شیخ انصاری (شیخ مرتضی انصاری) با نام کامل شیخ مرتضی بن محمّد امین انصاری دزفولی یکی ازبزرگترین علماوفقهای شیعه در قرن ۱۳ هجری قمری است.
او در ۱۸ ذیحجه به سال ۱۲۱۴هجری قمری، در روز غدیر، در دزفول به دنیا آمد. والدینش به مناسبت روز تولد، او را مرتضی نامیدند. از دوران کودکی قرآن و معارف اسلامی را فراگرفت. پس از خواندن قرآن و ادبیات عرب به خواندن فقه و اصول پرداخت و در این دو رشته، در جوانی به درجه اجتهاد رسید.
نسب شیخ مرتضی انصاری به جابر بن عبدالله انصاری، از صحابه حضرت محمد صل الله علیه و آله( پیامبر اسلام) میرسد. شیخ مرتضی فرزند محمد امین بن شمس الدین بن احمد بن نورالدین بن محمد صادق شوشتری است. پدرش شیخ محمد امین (متوفی ۱۲۴۸) از مبلغین اسلام و مادرش (متوفی ۱۲۷۹) دختر یکی از علمای عصر خود بودهاست.
شیخ مرتضی انصاری ادبیات عرب و مقدمات را نزد پدرش و دانشوران دزفول گذراند و فقه و اصول و دوره سطح را نزد شیخ حسین انصاری (عمویش) آموخت. او در سال ۱۲۳۲ به همراه پدرش به عتبات (کربلا و نجف) برای تکمیل دروس سفر کرد. شیخ مرتضی چهار سال نزد دو فقیه سید مجاهد و شریف العلماء استفاده کرد. در سال چهارم، شیخ به زادگاهش دزفول بازگشت، اما پس از یک سال در سال ۱۲۳۷ بار دیگر به عتبات بازگشت.
از سال ۱۲۶۲ قمری مرجعیت عامه شیعه به آیتالله شیخ محمد حسن صاحب جواهر منتقل شد. در سال ۱۲۶۶ قمری او در لحظات آخر حیاتش در جمع بزرگان شیعه با اشاره به شیخ انصاری گفت: «هذا مرجعکم من بعدی: این مرجع شما بعد از من است» و پس از درگذشتش، شیخ مرتضی مرجعیت عام شیعه را یافت.
شیخ انصاری پس از شیخ علی کاشف الغطا و برادرش شیخ حسن کاشف الغطا و همچنین شیخ محمد حسن صاحب جواهر ریاست و اداره حوزه علمیه نجف را از سال ۱۲۶۶قمری تا ۱۲۸۱قمری به مدت ۱۵ سال به عهده داشت و شیعیان جهان از وی تقلید میکردند.
آثار قلمی این فقیه فرزانه - که به دست خود و با خطی زیبا پیرامون موضوعات مختلف تالیف شده است و بعضی از آنها در زمان حیاتش در چند نوبت به قطع رحلی چاپ سنگی شده اند به شرح ذیل است :
1. کتاب رسائل : این کتاب در علم اصول فقه است و به دلیل محتوایی تازه و بدیع به فرائد الاصول معروف شده است و در 400 صفحه به قطع رحلی چاپ سنگی و منتشر شده است .
2. کتاب المکاسب : این اثر در خصوص مسائل کسب و تجارت است . مطالب این کتاب علمی و استدلالی با تحقیقات و پژوهش میدانی و جامع در رد و ابرام نظرات دانشوران و فقهای گذشته است و هر دو اثر فوق از کتب درسی رایج در حوزه های علمیه تشیع است .
3. کتاب الصلاه : این اثر گرانسنگ - که در مورد مسائل نماز است به صورت علمی و بسیار دقیق و مستدل بحث کرده است . این کتاب 437 صفحه ای به قطع رحلی در سال 1305 ق چاپ سنگی و منتشر شده است .
4. کتاب الطهاره : این کتاب در 548 صفحه به قطع رحلی در سال 1317 ق چاپ سنگی و منتشر شده است
شیخ انصاری در سن ۶۷ سالگی در ۱۸ جمادیالثانی سال ۱۲۸۱ قمری در نجف درگذشت ودر جوار بارگاه امام علی(ع) مدفون شد.
منبع: برگرفته ازسایت ویکی پدیا به نشانی: مرتضی_انصاری/ http://fa.wikipedia.org/wiki
27مهرماه برابربا11ذیقعده سالروز ولادت حضرت امام رضا(ع) است .این زادروزفرخنده برهمه مسلمانان بویژه پیروان اهل بیت پیامبر مبارک باد.
امام علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب هشتمین پیشوای شیعیان می باشد. کنیه آن حضرت ابوالحسن بوده است و چون حضرت امیر علیه السلام نیز مکنی به ابوالحسن بوده است حضرت رضا علیه السلام را ابوالحسن ثانی گفته اند. مشهورترین لقب ایشان رضا بوده است که بنا بر روایتی در عیون اخبار الرضا (1/13) علت ملقب بودن آن حضرت به رضا این بود که هم دشمنان مخالف و هم دوستان موافق به ( ولایت عهدی او) رضایت دادند و چنین چیزی برای هیچیک از پدران او دست نداده بود، از این رو در میان ایشان تنها او به رضا نامیده شد.
تاریخ نگاران و محققان مسلمان در تعیین زمان ولادت آن امام همام، سخنان گوناگونی گفته اند. در بین مورخان و محدثان تولد آن حضرت به روز پنجشنبه یا جمعه 11 ذیقعده سال 148 ه.ق مشهور است. بر این اساس، سال ولادت آن گرامی همزمان با سال شهادت جد بزرگوارش امام صادق علیه السلام بوده است. برخی دیگر ولادت امام رضا (ع) را از حوادث سال 153 ه.ق دانسته اند. پدر بزرگوار حضرت رضا علیه السلام ، امام موسی بن جعفر (ع) هفتمین امام شیعه است.
بی شک باید حضور امام رضا (ع) را در نیشابور نقطه عطفی در تاریخ تشیّع این منطقه (و در ایران) بشمار آورد. علی رغم همه ی محدودیت هایی که مامون خلیفه عباسی برای جلوگیری از فعالیت امام رضا (ع) و ارتباط شیعیان با امام (ع) به وجود آورده بود، بارزترین موضوعی که در سیره امام رضا(ع) از مدینه تا مرو، به ویژه در نیشابور مشهود است، تلاش حضرت برای معرفی جایگاه معصومین(علیهم السلام) در این فرصت می باشد. امام رضا (ع) از لحظه حرکت از مدینه تا مرو همیشه از روش های گوناگون برای شناساندن شیعه بهره برد.
مامون خلیفه عباسی که تحمل محبوبیت امام رضا علیه السلام را نداشت و آن حضرت را سد راه اهداف پلید خود میدانست، در آخر ماه صفر سال 203 ه . ق ایشان را در سن 55 سالگی به شهادت رساند.که آرامگاه آن حضرت درمشهد زیارتگاه مومنان است.
آلبرت اینشتین (به آلمانی: Albert Einstein) یکی ازبزرگترین ومشهورترین فیزیکدانان نظری سده نوزدهم وبیستم میلادی و زادهٔ آلمان بود. اودر ۱۴ مارس ۱۸۷۹ میلادی در یک خانواده یهودی در شهر اولم در ورتمبرگ آلمان ، واقع در ۱۰۰ کیلومتری اشتوتگارت بدنیا آمد . پدرش هرمان اینشتین یک فروشنده بود که بعدها یک کارخانه الکتروشیمیایی را تأسیس کرد. آلبرت اینشتین بیشتر به خاطر نظریه نسبیت و بویژه برای همارزی جرم و انرژی) E=M*C2 (شهرت دارد. علاوه بر این، او در بسط تئوری کوانتوم و مکانیک آماری سهم عمدهای داشت. او جایزه نوبل فیزیک را در سال ۱۹۲۱م. برای خدماتش به فیزیک نظری و به خصوص به خاطر کشف قانون اثر فوتوالکتریک دریافت کرد. او به دلیل تأثیرات چشمگیرش، به عنوان یکی از بزرگترین فیزیکدانانی شناخته میشود که به این جهان پا گذاشتهاند.
نسبیت خاص یکی از نظریاتی است که اینشتین مطرح کرده و شامل سه پدیده در سرعتهای بسیاربالا است :
1- انقباض لورنتزی که کاهش طول جسم در طی حرکت است .2- اتساع زمان که کند شدن زمان است .3- افزایش جرم .
وی در خلال جنگ جهانی دوم به آمریکا مهاجرت کرد تا در پروژهای که این کشور به منظور تحقیقات برای ساخت بمب اتمی راهاندازی کرده بود شرکت کند . پس از پایان جنگ و تأسیس رژیم اشغالگرقدس به آن کشور مهاجرت کرد و به عنوان عضو هیئت علمی و استاد در دانشگاه عبری بیت المقدس به تدرس پرداخت . سرانجام دوباره به آمریکا بازگشت و در شهر پرینستون ساکن شد و در روز ۱۸ آوریل ۱۹۵۵ م در همانجا در گذشت .
اینشتین خود را یک صلحطلب و بشردوست و در سالهای بعد ، یک سوسیال دموکرات متعهد قلمداد میکرد . او یک بار گفت ، «از نظر من نگرش گاندی روشنبینانهترین نگرش در میان تمامی سیاستمداران زمان ماست . او یکی از بنیانگذاران حزب دمکرات آلمان و یکی از اعضای اتحادیه فدراسیون معلمان آمریکا از اتحادیههای وابسته به AFL-CIO بود .
آلبرت اینشتین به تبع یهودی بودنش از حامیان صهیونیسم بود(که این موردرا ازنقاط ضعف اومی توان به حساب آورد). حمایت او از صهیونیسم باعث خشم راستگرایان آلمان شد . اینشتین در سال ۱۹۳۹م کتابی نیز به نام «درباره صهیونیسم»( About Zionism ) نوشت . او پس از سفر به آمریکا به سخنرانی هایش به نفع صهیونیسم ادامه داد. علیرغم این نگرانیها ، او در تأسیس دانشگاه عبری در بیتالمقدس ، فعالیت بسیاری کرد. بعدها ، در سال ۱۹۵۲م ، به اینشتین پیشنهاد شد که به عنوان دومین رئیسجمهور کشور جعلی اسرائیل قدرت را در اختیار بگیرد ، اما او این پیشنهاد را نپذیرفت ، و گفت که فاقد توانایی لازم برای این کار است . با این وجود ، اینشتین بقیه عمر خود را وقف رفاه اسرائیل غاصب و مردم آن کرد. اینشتین داراییها ، و نیز استفاده از تصویر خود را به دانشگاه عبری بیتالمقدس وقف کردهاست . او در طول حیات خود از دانشگاه حمایت بسیاری کرده و این حمایت از طریق حق امتیازاتی که از طریق امتیازدهی به فعالیتها دریافت میشود ادامه دارد . آژانس روجر ریچمن به عنوان کارگزار دانشگاه عبری بیتالمقدس صادرکننده پروانه استفاده تجاری از نام آلبرت اینشتین و تصاویر مربوط به وی و دیگر تصاویر شبیه به آن است.
بنابربرخی نوشته ها آلبرت اینشتین نامه نگاری های محرمانه ای با مرحوم آیتالله العظمی بروجردی داشته است ودر آخرین رساله علمی خود با عنوان « دی اِرکِلِرونگ Die Erklaerung» (به معنای بیانیه) که در سال 1954 در آمریکا و به زبان آلمانی نوشت، اسلام را بر تمامی ادیان جهان ترجیح داده و آن را کاملترین ومعقولترین دین دانسته است.
این رساله در حقیقت همان نامهنگاری محرمانه اینشتین با مرحوم آیتالله العظمی بروجردی است. اینشتین در این رساله «نظریه نسبیت» خود را با آیاتی از قرآن کریم و احادیثی از کتابهای شریف نهج البلاغه و بحارالانوار تطبیق داده و نوشته است که هیچ جا در هیچ مذهبی چنین احادیث پر مغزی یافت نمیشود و تنها این مذهب شیعه است که احادیث پیشوایان آن نظریه ی پیچیده «نسبیت» را ارائه داده ولی اکثر دانشمندان آن را نفهمیدهاند.
درمورد تابعیت اینشتین بایدگفت اگرچه اودر آلمان به دنیا آمد. ولی در ۱۷ سالگی، در ۲۸ ژانویه ۱۸۹۶م با تأیید پدرش خواستار خروج از تابعیت آلمانی خود شد و تا پنج سال یک بیتابعیت بود. در ۲۱ فوریه ۱۹۰۱م تابعیت سوئیس را به دست آورد و تا پایان عمر یک شهروند سوئیس بود. او در ۱۹۱۴م یعنی زمانی که وارد خدمات اجتماعی پروس شد به تابعیت روسیه درآمد، اما به دلیل موقعیت سیاسی و آزار و اذیت یهودیان در آلمان نازی، او خدمات اجتماعی را در مارس ۱۹۳۳م رها کرد و در نتیجه تابعیت روس را نیز از دست داد . در ۱ اکتبر ۱۹۴۰م اینشتین تابعیت ایالات متحده آمریکا را به دست آورد. او تا زمان مرگ یعنی ۱۸ آوریل ۱۹۵۵م هم تبعه ایالات متحده آمریکا و هم تبعه سوئیس بود.
اینشتین در طول حیات خود بیش از پنجاه مقاله علمی منتشر کرد. او همچنین آثار غیرعلمی متعددی نیز منتشر کردهاست، که از آن جمله میتوان به «درباره صهیونیسم» (۱۹۳۰)، «چرا جنگ؟» (۱۹۳۳، به همراه زیگموند فروید)، «دنیایی که من میبینم» (۱۹۳۴)، و «پس از سالهای پایانی من» (۱۹۵۰) اشاره کرد.برخی ازمقالات علمی اوعبارتنداز:
نظریه نسبیت خصوصی و عمومی، فیزیک و واقعیت، نسبیت و مفهوم نسبیت، تکامل فیزیک و حاصل عمر
بهاءالدین محمد بن حسین عاملی معروف به شیخ بهائی (متولد ۸ اسفند ۹۲۵ هجری خورشیدی دربعلبک لبنان ،تا ۸ شهریور ۱۰۰۰ هجری خورشیدی در اصفهان) یکی ازدانشمندان نامدار قرن دهم و یازدهم هجری است که در دانشهای فقه ،اصول ،فلسفه، منطق، هیئت ، ریاضیات وشعر و ادبیات تبحر داشت. در حدود ۹۵ کتاب و رساله از او در سیاست، حدیث، ریاضی، اخلاق، نجوم، عرفان، فقه، مهندسی و هنر و فیزیک بر جای مانده است. به پاس خدمات وی به علم ستارهشناسی، یونسکو سال ۲۰۰۹میلادی را به نام او سال «نجوم و شیخ بهایی» نامگذاری کرد.
وی در۸ اسفند ۹۲۵ خورشیدی، دربعلبک لبنان در روستایی به نام «جبع» یا «جباع»متولدشد. او از نژاد «حارث بن عبدالله اعور همدانی»( از شخصیتهای برجسته آغاز اسلام) بودهاست . پدر او از شاگردان برجسته شهید ثانی بوده است. بهاءالدین محمد ۱۳ ساله بود که پدرش عزّالدین حسین عاملی به خاطر اذیت شیعیان آن منطقه توسط دولت عثمانی از یک سو و دعوت شاه طهماسب صفوی برای حضور در ایران،ازسوی دیگر به جانب ایران رهسپار گردید. پدر شیخ بهایی پس از سه سال اقامت در اصفهان، با توجه به پیشینهٔ علمی و فقهی از سوی شاه طهماسب به سمت شیخ الاسلامی قزوین که درآن زمان پایتخت ایران بود منصوب شد.شیخالاسلامی مهمترین منصب روحانیت در آن دوره بوده و وظیفهٔ آن رفع ظلم از مظلومان، امر به معروف و نهی از منکر ،تحقیق و بیان احکام شریعت برای مردم بود.
شیخ بهایی در مدت ۷۵ سال عمر خود با چهار تن از سلاطین صفوی(شاه طهماسب ، شاه اسماعیل دوم ، سلطان محمد خدابنده و شاه عباس اول )معاصر بودهاست .شیخ بهایی در سال ۹۹۶ه.ق به دستور شاه عباس اول به شیخ الاسلامی اصفهان منصوب شد، درسال ۱۰۰۶هجری قمری با تغییر مکان پایتخت از قزوین به اصفهان این سمت به شیخالاسلامی کشور تغییر و ارتقاء یافت و شیخ بهایی تا زمان وفاتش در این منصب باقی بود.
این دانشمندبزرگ حدود۹۵کتاب ورساله درزمینه دانشهای مختلف ازخودبه یادگارگذاشته است.که برخی ازآنهاعبارتنداز: خلاصة الحساب : درباره حساب ، جبر و هندسه که تا چند دهه پیش جزو کتب درسی بود ،جامع عباسی شاخصترین اثر شیخ درفقه و به زبان فارسی ،الزبدة فی الاصول درعلم اصول، تشریح الافلاک در هیئت ، بحر الحساب در ریاضیات، مشرق الشمسین و اکسیر السعادتین که ارائه فقه استدلالی شیعه بر مبنای قرآن ،آیات الاحکام وحدیث است و حبل المتین فی احکام الدّین در فقه.
اوهمچنین تعدادزیادی شاگردتربیت نمودکه هریک ازآنهاخودازبزرگان علم ودین بودندکه ازجمله آنها می توان ملاصدرای شیرازی ، ملا محسن فیض کاشانی ، فیاض لاهیجی، محمد تقی مجلسی ، پدر علامه محمد باقر مجلسی صاحب بحارالانوار ، محقق سبزواری و شیخ زین الدین عاملی ، نوهء شهید ثانی رانام برد.
شیخ بهایی در دوازدهم شوال ۱۰۳۰یا ۱۰۳۱هجری قمری در اصفهان وفات یافت. ملامحمد تقی مجلسی بر وی نماز گزارد و سپس پیکرش را به مشهد مقدس برد و بنابر وصیتش او را در خانه اش که نزدیک حرم امام رضا (ع) قرار داشت به خاک سپردند. اکنون آرامگاه شیخ بهایی در یکی از رواقهای حرم مطهر امام رضا(ع) قرار دارد.
شیخ بهایی درزمینه ادبیات وشعرنیزتسلط بسیارخوبی داشت.شعرمعروف زیرازاشعارماندگارآن بزرگ است.
تا کــــی به تمنای وصـــــال تو یگانه اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
خواهد به سرآید غم هجــران تو یا نه ای تیــــــر غمت را دل عشاق نشانه
جمعی به تو مشغول و تو غایب زمیانه
رفتــــم به در صومعـــه عابـــد و زاهد دیدم همه را پیش رُخت راکع و ساجد
در میکده رهبانم و در صومعه عابد گه معتکف دِیــــرم و گه ساکن مسجد
یعنی که تو را می طلبم خانه به خانه
روزی که برفتند حریفان پی هر کار زاهد سوی مسجدشد و من جانب خمار
من یار طلب کردم و او جلوه گه یار حاجــی به ره کعبــــه و من طالب دیدار
او خانه همی جوید و من صاحب خانه
هردر که زنم صاحب آن خانه تویی تو هــــر جا که روم پرتـــــو کاشانه تویی تو
در میکده و دیــــر که جانانه تویی تو مقصود من از کعبـــــه و بتخانه تویی تو
مقصـــود تویـی کعبــــه و بتخانه بهانه
بلبل به چمن زان گل رخسارنشان دید پـــــروانه در آتش شد و اسرار عیان دید
عارف صفت روی تو در پیــر و جوان دید یعنــــی همــــه جا عکس رخ یار توان دید
دیوانه منم من که روم خانه به خانه
عاقل به قوانین خرد راه تو پویــــــد دیــــــوانه برون از همــــه آئین تو جوید
تا غنچهء بشکفتهء این باغ کــــه بویــد هــــر کس به زبانی صفت حمـــد تو گوید
بلبل به غزل خوانی و قُمــری به ترانه
بیچاره بهایی که دلش زار غم توست هرچندکه عاصی است زخیل خدم توست
امید وی از عاطفت دم به دم توست تقصیر "خیالی" به امیــــد کــرم توست
یعنی که گنه را به از این نیست بهانه
علّامه حلّی یکی ازبزرگترین فقهای شیعه است که درزمینه های فقه و حدیث ، کلام و فلسفه ، اصول فقه ، منطق ، ریاضیات و هندسه تبحرزیادی داشت. پس از رحلت محقق حلی زعامت و مرجعیت شیعیان به علّامه حلّی که فقط 28 سال ازعمرش می گذشت منتقل گردید و این بار امانت الهی بر دوش با کفایت او گذاشته شد. بدین سبب به لقب شریف "آیة الله " مشهور گردید، که در آن روزگار تنها او به این لقب خوانده می شد و هر کس آیة الله می گفت منظورش علامه حلّی بود. این امر حاکی از نبوغ و شخصیت والای اوبود که در این سنین تمام دانشها و فضایل اخلاقی و کرامتهای معنوی و انسانی را به کمال رسانده و از دیگر عالمان و مجتهدان عصرخود برتری جسته و به مقام شامخ مرجعیت تقلید و فتوا در احکام شرع مقدس اسلام نایل گشته بود.
علامه حلّی در شب 29 رمضان 648 ه.ق در شهر حلّه عراق متولدشد. نامش حسن وملقب به جمال الدین ومعروف به آیة الله علامه حلّی است . پدرش شیخ یوسف سدیدالدین از دانشمندان و فقهای عصر خویش در شهر فقاهت حلّه است .
عصر علامه را باید زمان توسعه فقه و شیعه و حقانیت مذهب اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام و دوره پیشرفت تمدن و دانش در گوشه و کنار جهان اسلام نامید. چرا که علامه حلّی تلاش و کوشش خستگی ناپذیری در نشر علوم و فقه اسلام بر طبق مذهب اهل بیت نمود و در فقه تحول و شیوه نوی را ارائه کرد.
وی اولین فقیهی بود که ریاضیات را به عنوان دانشی در فقه وارد کرد و به فقه استدلالی تکامل بخشید. تاثیری که دیدگاه فقهی ، کلامی و آثار علامه گذارده بود محور بحث و تکیه گاه دانشمندان بر طبق نظرات فقهی فقها و دانشمندان شیعی بود.
علامه حلّی بیش از25 اثرارزنده درزمینه های فقه ،اصول،کلام ،حدیث،رجال،تفسیر،فلسفه ومنطق،ادبیات ودعا وغیره ازخودبجاگذاشته است.یکی ازکتابهای علامه حلّی کتاب "منهاج الکرامه" دراثبات امامت است که پس از انتشاراین کتاب ابن تیمیه که از دانشمندان متعصب اهل سنت سلفی و معاصر با علامه حلّی بود به علت عناد و لجاجتی که با علامه و امامان اهل بیت داشت کتابی به نام "منهاج السنه " به عنوان ردّ بر شیعه و بویژه ردّ بر کتاب "منهاج الکرامه " علامه نوشت .که بعدهااساس تفکرونظریات محمدابن عبدالوهاب و فرقه وهابیت حاکم درعربستان قرارگرفت.سرانجام این مرجع تقلید شیعه ، فقیه و عارف فرزانه در 21 محرم سال 726 ه.ق پس از78 سال عمر پر باربه دیارباقی شتافت. یادش گرامی باد.
بگذشت مه روزه ، عید آمد و عید آمد بگذشت شب هجـــران معشوق پدید آمد
آن صبح چو صادق شدعذرای تووامق شد معشوق تو عاشق شد شیخ تو مرید آمد
شدجنگ و ظفر آمد شد زهر و شکر آمد شد سنگ وگهـــــر آمد شد قفل و کلید آمد
جان از تن آلوده هم پاک به پاکی رفت هر چند چو خورشیدی بر پاک و پلید آمد
از لذت جــــــــام تو دل مانده به دام تو جان نیز چو واقف شد او نیـــز دوید آمد
بس توبه شایسته بر سنگ تو بشکسته بس زاهـــد و بس عابد کـــو خرقه درید آمد
باغ از دی نامحرم سه ماه نمی زد دم بر بــــــوی بهـــــــار تو از غیب رسید آمد
نوزدهم شهریوربرابربا اول شوال عیدسعیدفطراست.روزی که مسلمانان به شکرانه یک ماه روزه داری ومقاومت دربرابرخواهشهای نفسانی وجسمانی اجازه می یابندتاخوردن وآشامیدن رادرطول روزازسربگیرندوازاینکه توانستندیک ماه برنفس خودفایق آینداین روزراجشن گرفته وعید میگیرند. عید رمضان، در حقیقت عید شکر است؛ شکر به خاطر توفیق گذراندن دوران یک ماهه ضیافت الهی. شکر روزهداری. شکر توفیق عبادت و ذکر و خشوع و توسل به بارگاه کبریایی حضرت حق. حقیقتاً هم برای این شکر، انسان مؤمن باید عید بگیرد.
البته این روزازجانب خدای تعالی عیدقرارداده شده است.ازابتدای این روزمبارک مسلمانان باسردادن شعار( الله اکبر، الله اکبر، لا اله الا الله و الله اکبر ولله الحمد والحمدلله على ما هدانا وله الشکرعلى ما اولانا)؛(یعنی خدا بزرگتراز آن است که توصیف گردد. آرى چنین است، معبودى جزخداى یکتا و بىهمتا نیست، وخدا بزرگترازآن است که وصف شود، حمد و سپاس اختصاص به ذات پاک خدا دارد به خاطرآن که ما را درراستاى پاکسازى و بهسازى هدایت کرده، و شکراو را که جمعیت ما وامت ما را برترین جمعیت وامت قرار داده است).آماده شرکت درنمازعیدفطرمی شوند.ودرقنوت نمازخدارابدینگونه صدا می زنند:
اَللّهُمَّ اَهْلَ الْکِبْرِیاَّءِ وَالْعَظَمَةِ وَاَهْلَ الْجُودِ وَالْجَبَرُوتِ وَاَهْلَ الْعَفْوِ وَالرَّحْمَةِ وَاَهْلَ التَّقْوى وَالْمَغْفِرَةِ اَسْئَلُکَ بِحَقِّ هذَا الْیَومِ الَّذى جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمینَ عیداً وَلِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ ذُخْراًوَشَرَفاًوَمَزِیْداً اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تُدْخِلَنى فى کُلِّ خَیْرٍ اَدْخَلْتَ فیهِ مُحَمَّداً وَ الَ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تُخْرِجَنى مِنْ کُلِّ سُوَّءٍ اَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَ الَ مُحَمَّدٍ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمْ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ خَیْرَ ما سَئَلَکَ مِنْهُ عِبادُکَ الصّالِحُونَ وَاَعُوذُ بِکَ مِمَّا اسْتَعاذَ مِنْهُ عِبادُکَ الْمُخلَصونَ .
یعنی "خدایا اى اهل بزرگى و عظمت و اى شایسته بخشش و قدرت و سلطنت و اى شایسته عفو و رحمت و اى شایسته تقوى و آمرزش از تو می خواهم به حق این روزى که آن را براى مسلمانان عید و براى محمد(ص) ذخیره و شرافت و کرامت و فضیلت قرار دادى که بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا درهرخیرى وارد کنى که محمد و آل محمد را درآن وارد کردى و ازهر سوء و بدى خارج سازى که محمد و آل محمد را خارج ساختى، درود و صلوات تو براو وآنها، خداوندا، ازتو مىطلبم آنچه را که بندگان شایستهات ازتو خواستند و به تو پناه مىبرم از آنچه بندگان مخلصت به تو پناه بردند."
عیدسعیدفطربرهمه مسلمانان مبارک باد.
آرماگدون واژه ای عبری است به معنای تپه شریفان یا کوه. تپه ای که در جنوب شرقی حیفا در قسمت شمالی کشور فلسطین قرار دارد و در محدوده کرانه های باختری رود اردن واقع شده است. گفته شده که در گذشته مکانی استراتژیک در مسیر و تقاطع شمال به جنوب و شرق به غرب بوده است. به هر حال آنچه مهم است اینکه امروزه این مکان محدود وکوچک به عنوان مکانی برای جنگ آخرالزمان بنیادگرایان مسیحی وصهیونیستها انتخاب شده است. منطقه آرماگدون در غرب رود اردن و در میان الجلیل و السامره در دشت یزرعین قرار دارد. اما بنیادگرایان مسیحی معتقدند برای ظهور و بازگشت دوم عیسی مسیح(ع) ، جنگی هسته ای و اتمی در محل آرماگدون به وقوع می پیوندد که دارای فجایع بسیار زیادی است و به واسطه این نبرد عظیم، اکثر شهرهای جهان دچار تخریب و نابودی خواهد شد.
در کتاب مقدس تنها یک بار در مکاشفات یوحنا، فصل16، آیه 16، نسبت به این مکان سخن گفته شده است. به این صورت که:" ...و آنها را در جایی گرد آورد که به زبان عبرانی آرماگدون می نامند."
در عهد عتیق هیچ نشانی از این صحرا و واقعه آرماگدون وجود ندارد. پس تنها در رؤیای مکاشفات انجیل در عهد جدید یک بار آمده و در منابع اسلامی همچون قرآن و روایات نیزهیچ سخنی از آرماگدون بیان نشده است. حال آنکه در میان مجموعه عظیم روایاتی که در دست داریم تنها شش هزار روایت مختص به موضوع آخرالزمان و مهدویت می باشد اما همانطور که گفته شد نامی از این جنگ با این نام در این میان به چشم نمی خورد.
این ادعا توسط مسیحیان صهیونیست وجود دارد که در نبرد مورد نظر دو نیرو با یکدیگر وارد درگیری می شوند که یکی نیروهای شرّ و بی ایمان می باشند که فرماندهی آنها را فردی به نام دجال بر عهده دارد که ضد مسیح است و شریکان او عبارتند از اعراب، مسلمانان و حامیان روسی که ارتشی چهارصد میلیونی را تشکیل می دهند.
اما امامان شیعه علیهمالسلام از حادثه عظیمی خبرداده اندکه پیش از ظهور مهدی موعود(عج) ، رخ خواهد داد ونام "قرقیسیا" را بر آن اطلاق کردهاند . حادثه "قرقیسیا" همان حادثه بزرگی است که پیش از ظهور حضرت حجةبنالحسنالعسکری(ع) ، رخ میدهد و از آنجا که این حادثه به سفیانی ارتباط دارد و خروج سفیانی از علایم حتمی ظهورامام زمان(ع) ، است وقوع اینحادثه حتمی است، چه، امام مهدی(عج) پس از حادثه "قرقیسیا" با سفیانی برخورد خواهد کردو (پس از شکستهای سفیانی وفرو رفتن سپاه او ما بین مکه و مدینه درمحلی بنام بیدا) برای دیدار با مسیح علیهالسلام، رهسپار قدس خواهد شد . ائمه شیعه ، از این نکته خبر دادهاند که میلیونها نظامی از روم(احتمالا"منظورکشورهای اروپایی وآمریکا) ،ترک ، مصر و دول مغرب عربی به اضافه سربازانی از سرزمین شام شامل کشورهای سوریه، اردن، لبنان، فلسطین و اسراییل همگی در ناحیهای در این محدوده تحت عنوان "قرقیسیا" با یکدیگر برخورد می کنندو این واقعه را باعنوان خروج سفیانی اعلام کرده اندکه از علایم حتمی قبل ازظهورامام زمان(عج) در روایات اسلامی آمده است وسرانجام باظهور مهدی موعود(عج) وباشکست سفیانی حکومت عادلانه درجهان برقرارخواهدشد.لذاشایدبتوان گفت آرماگدون مورد نظرمدعیان مسیحی وصهیونیستها همان قرقیسیای اشاره شده در روایات اسلامی و سفیانی یا (صهیونی) سرکرده سپاه مسیحیان وصهیونیستهاست.با این تفاوت که آنها معتقدندکه گروه مسلمانان واعراب نیروهای شرّهستندودراین جنگ شکست می خورندو مسیح(ع) ظهورخواهدکرد و برعکس مسلمانان براین باورندکه سفیانی که سرکرده گروههای شرّ واشغالگران سرزمین قدس است اگرچه ابتدا پیروزیهایی را بدست می آورد ولی درنهایت توسط مهدی موعود(عج) شکست سختی خورده سرزمین قدس آزادوحکومت عدل جهانی امام مهدی(عج) درجهان برقرارخواهدشد.
هشتم شهریوربرابربا نوزدهم رمضان سالروز ضربت خوردن امیرمؤمنان حضرت علی (ع) است. صبحدم روزنوزدهم ماه مبارک رمضان سال 40 هجری ابن ملجم مرادی یکی از خوارج نادان ومتعصب با واردآوردن ضربت شمشیربرسر امیرالمؤمنین علی(ع) درمحراب نمازدرمسجدکوفه باعث جراحت شدیدآن حضرت شدکه سرانجام در21رمضان همان سال منجربه شهادت امام متقین(ع)گردید.وبدین ترتیب جامعه اسلامی راازرهبری مردی متقی ،عادل ،شجاع وجانشین برحق پیامبربزرگ اسلام محروم کرد.سلام خدابرعلی مرتضی(ع)ولعنت خدابرقاتل اوباد.
همچنین شیعیان شب نوزدهم یا شب بیست ویکم یاشب بیست وسوم ماه مبارک رمضان را شب قدر می دانند. در اصول کافی نیز آمدهاست که تقدیر در شب نوزدهم و ابرام در شب بیست و یکم و امضاء در شب بیست و سوم رمضان است ./span>>/>>/>>/>
شب قدر شبی است که براساس سوره مبارکه قدر: " بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ،وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ،لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ،تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ،سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ." وسوره مبارکه دخان: " بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، حم ، وَالْکِتَابِ الْمُبِینِ ، إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةٍ مُبَارَکَةٍ إِنَّا کُنَّا مُنْذِرِینَ ، فِیهَا یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیم ٍ، أَمْرًا مِنْ عِنْدِنَا إِنَّا کُنَّا مُرْسِلِینَ ، رَحْمَةً مِنْ رَبِّکَ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ." قرآن دراین شب بطوریکجا برپیامبر(ص)نازل گردید.شب قدر را به معنی منزلت و بعضی دیگر آن را به معنی تنگی و گرفتاری دانستهاند. برخی نیز قدر را اندازهگیری و تقدیر امور معنی کردهاند.
>/>>/>/span>>/> اهل سنت اعتقاد دارند که طبق حدیث نبوی شب قدر در یکی از ده شب آخر ماه رمضان واقع شده است .اغلب شب بیست و هفتم رمضان را شب قدر میدانند و در آن شب به دعا و شبزندهداری میپردازند. مسلمانان سلفی اعتقاد دارند که شب قدر در تمام روزگار همان شبی بود که قرآن در آن نازل گردید و دیگر تکرار نمیشود. برخی نیز اظهار داشتهاند که تا زمان زندگی حضرت محمد(ص) ، شب قدر در هر سال تکرار میشد اما پس از رحلت حضرت محمد(ص) ، شب قدر از بین رفتهاست. برخی نیز معتقد بودهاند که شب قدر شبیاست در تمام سال ولی در هر سال شب نامعلومیاست، در سال بعثت در ماه رمضان بوده اما در سالهای دیگر ممکن است در دیگر ماهها باشد./span>>/>>/>>/>جمشید بن مسعود بن محمود طبیب کاشانی ملقب به غیاثالدین( زادهء ۷۹۰ هجری قمری درکاشان ایران و کشته شده در ۱۹ رمضان ۸۳۲ هجری قمری برابر با ۱۴ تیر ۸۰۸ هجری خورشیدی در سمرقند که اکنون در ازبکستان قرار دارد.) زبردستترین حسابدان و آخرین ریاضیدان برجستهی دورهء اسلامی و از بزرگترین مفاخر تاریخ ایران به شمار میآید. وی به تکمیل وتصحیح روشهای قدیمی انجام چهار عمل اصلی حساب پرداخت و روشهای جدید و سادهتری برای آنها اختراع کرد. در واقع، جمشید کاشانی را باید مخترع روشهای کنونی انجام چهار عمل اصلی حساب (به ویژه ضرب و تقسیم) دانست. کتاب ارزشمند وی با نام مفتاح الحساب کتابی درسی، دربارهی ریاضیات مقدماتی است و آن را از حیث فراوانی و تنوع مواد و مطالب و روانی بیان سرآمد همهی آثار ریاضی سدههای میانه میدانند.
غیاثالدین جمشید کاشانی که دراروپا وغرب به الکاشی(al-kashi) مشهور است. ریاضیدانی برجسته و ستارهشناس و محاسبی ماهر و زبردست بود. آلات رصدی دقیقی اختراع کرد و از حدود ۸۰۸ (۱۴۰۶میلادی) تا پایان عمرش ۸۳۲ (۱۴۲۹میلادی) فعالیت علمی داشته است. در دوران فعالیت علمیاش به تالیف کتابهای متعددی در زمینه ریاضیات و نجوم پرداخته است مهمترین این آثار عبارتاند از: زیج خاقانی، مفتاح الحساب، رسالهٔ محیطیه و رسالهٔ وتر و جیب (سینوس).او عددپی وسینوس یک درجه را با دقت بسیاربالایی به شرح زیرمحاسبه کرد که با محاسبات امروزی همخوانی دارد.
π=3.14159265358975
یا 6.2831853071795865= 2 x π
Sin10= 0.0174524064372835103712
او در همهی آثارش خود را چنین معرفی کرده است: "کمترین بندگان خداوند (یا نیازمندترین بندگان خدا به رحمت او)، جمشید، پسر مسعود طبیب کاشانی، پسر محمود پسر محمد ". بیشتر آنچه که از زندگی وی معلوم است از بررسی آثار علمی ارزندهاش و نیز دو نامه که خطاب به پدر خود و مردم کاشان نوشته به دست آمده است.
از زندگی و سرگذشت غیاثالدین جمشید کاشانی تاکنون دو فیلم و سریال بنامهای "شهرآشوب" به کارگردانی یدالله صمدی، محصول سال ۱۳۸۴ و "نردبام آسمان" به کارگردانی محمدحسین لطیفی، محصول سال ۱۳۸۸، پخش شده از ۱ شهریور ۱۳۸۸ تا ۲۴ شهریور ۱۳۸۸ (رمضان ۱۳۸۸) ساخته شده است.
این دانشمندبزرگ همانطور که دربالا اشاره شد در ۱۹ رمضان ۸۳۲ هجری قمری برابر با ۱۴ تیر ۸۰۸ هجری خورشیدی در سمرقند که اکنون در ازبکستان قرار داردکشته شد.یادش گرامی باد.
چهارم شهریور برابربا15رمضان سالروز ولادت کریم اهل بیت حضرت امام حسن مجتبی(ع) دومین پیشوای شیعیان جهان است.ولادت آن حضرت برهمگان مبارکباد.
نام آنحضرت حسن یا شُبّر(درزبان عربی یعنی حسن) بمعنای نیکو است. القاب آنحضرت مجتبی، تقی، زکی، سید و سبط وکنیه اش ابومحمد است.
مدت عمرامام ۴۷ سال و مدت امامتش ۱۰ سال (۴۱-۵۰ هجری قمری) که شش یا هشت ماه را عملا"خلیفه(امام) بود.
امام ابومحمد حسن بن علی بن ابیطالب (ع) ؛ دومین پیشوا از امامان معصوم اهل بیت ، یکی از پنج تن آل عبا و نخستین سبط رسول خدا (ص) است که پیامبر بزرگوار اسلام او و برادرش(امام حسین) را دو سرور جوانان اهل بهشت و دو گل خوشبوی خویش نامید .
مادرش فاطمه علیها السلام دخت گرامی رسول الله و بانوی بانوان جهان می باشد .
زادگاه شریفش مدینه منوره و زمان تولد این مولود مبارک، همانطورکه دربالا اشاره شد بنابر مشهور عامه و خاصه پانزدهم رمضان سال سوم و یا دوم هجرت بوده است.
زمان شهادت امام مجتبی ۲۸ صفر سال ۵۰ هجری قمری (به روایت شیعه) یا ۷ صفر سال ۵۰ هجری قمری (به روایتی دیگر) است. علت شهادت ایشان مسموم شدن به دست همسرش جعده بنت اشعث بن قیس به تحریک معاویه اتفاق افتاد.مدفن آن بزرگوارمدینه منوره درقبرستان بقیع است.