Atyabi Weblog/وب نگاری اطیابی

این وب نگاری درمورد موضوعات گوناگون می باشد.

Atyabi Weblog/وب نگاری اطیابی

این وب نگاری درمورد موضوعات گوناگون می باشد.

حدیث غدیر

متن حدیث غدیر

همانطور که داستان غدیر و خطبه آن با یک سند واحد بدست ما نرسیده است،بعلل مختلفى از قبیل شرائط تقیه و امثال آن،و نیز طولانى بودن خطبه و عدم امکان حفظ کامل آن براى همگان،اکثر راویان«غدیر»گوشه‏هایى از آنرا نقل کرده‏اند،ولى جمله«من کنت مولاه فعلى مولاه»و چند جمله دیگر آن را همه راویان به اشاره یا صریحا نقل کرده‏اند.

با این همه،متن خطبه بطور کامل بدست ما رسیده است،و این از توجهات صاحب ولایت است که این سند بزرگ اسلام را براى ما حفظ کرده است.در این بخش توضیحاتى پیرامون آن داده خواهد شد.

بحث در معناى کلمه«مولى»

با آنکه خطبه غدیر بعنوان یک منشور دائمى‏اسلام تلقى مى‏شود و داراى محتوایى فراگیر نسبت به همه جوانب اسلام بصورت کلى است،ولى بحثهاى علمى‏در متن حدیث غدیر عموما در کلمه«مولى»و معانى عرفى و لغوى آن مرتکز است.

این بدانجهت است که قطب اصلى حدیث جمله«من کنت مولاه فعلى مولاه»است،و هر گاه بصورت اختصار به حدیث غدیر اشاره شود همین جمله مد نظر قرار مى‏گیرد،و راویان و محدثین نیز در هنگام اختصار به همین جمله اکتفا نموده‏اند و قرائن همراه آنرا حذف کرده‏اند.

نکته قابل توجه در این مقطع آن است که با توجه به متن خطبه مفصل و دقت در سایر مطالبى که پیامبر(ص)در خطبه خود فرموده‏اند،معناى«مولى»و مراد از«ولایت»هم براى مخاطبین در غدیر بسیار واضح و روشن بوده،و هم براى هر منصفى که متن را مطالعه کند و شرایط خطبه را بطور کامل در نظر بگیرد واضح‏تر از آن خواهد بود که جاى بحث و احتجاج باشد (1) .

منشأ این بحثها از آنجا شروع شده که اکثر راویان مخالف شیعه،فقط همین یک فقره از حدیث را نقل کرده‏اند،و متکلمین آنها براى دفاع از خود همه قرائن و مطالب تاریخ را رها کرده‏اند و از همه خطبه کلمه«مولى»را انتخاب کرده‏اند و به بحث درباره معناى لغوى و عرفى آن پرداخته‏اند .طبیعى است که در مقابل آنان علماى شیعه هم بر سر همین موضوع بحث نموده و به آنان جواب لازم را داده‏اند و بطور نا خواسته همه جوانب سخن بر سر همین یک کلمه مرتکز شده است .

اگر در سراسر خطبه غدیر دقت کنیم خواهیم دید که اکثر مطالب آن تفسیر و توضیحى براى روشن کردن کامل معنى«مولى»و مصداق آن،و ارزش إلهى و روایت»در اجتماع و ارتباط آن با توحید و نبوت و وحى است.

بنا بر این در حالیکه خود پیامبر(ص)مقصود و مراد از«مولى»را روشن کرده،معنى ندارد براى فهمیدن منظور آنحضرت به لغت‏ها و لغت نامه‏ها و معانى عرفى این کلمه مراجعه کنیم،چه آنها با تفسیر خود حضرت مطابق باشد و چه نباشد.

و باز به گفته‏اى دیگر:مسلم است که مقصد اصلى از اجتماع و سخنرانى غدیر بیان مسأله ولایت بوده است،و این در حالى بوده که مردم اجمالا مطالبى در این باره از خود آن حضرت شنیده بودند.با توجه به این نکات معلوم است که اجتماع عظیم غدیر براى رفع هر گونه ابهام باقیمانده در مسأله ولایت و معناى مولا است.بنا بر این بسیار خنده‏آور خواهد بود که در چنان جمعى و در آن شرایط حساس درباره«مولا»مطالبى گفته شود که نه تنها موضوع را روشن نکند بلکه ابهام را بیشتر نماید و احتیاج به کتابهاى لغت و امثال آن براى رفع ابهام باشد،بطورى که هر عاقلى قضاوت کند که اگر آن اجتماع نبود ولایت امیر المؤمنین(ع)بسیار واضح‏تر بود،و اصلا چه نیازى به تشکیل این مجلس بزرگ بود!!؟

بعبارت دیگر پیامبر اکرم(ص)که فصیح‏ترین مردم در سخن گفتن بودند،آن هم در مهم‏ترین سخنرانى خود در طول حیات،اگر بنا باشد مطلبى گفته باشند که مسلمانان فقط در فهم معناى تحت اللفظى آن پس از هزار و چهارصد سال بحث هنوز به نتیجه روشنى نرسیده باشند،این بر خلاف فصاحت است و هیچ پیامبرى پیام الهى را چنین نرسانده است.درباره وضوح مقصود پیامبر(ص)در غدیر ذیلا چند حدیث تقدیم مى‏شود:

1.از امام زین العابدین(ع)پرسیدند:معناى کلام پیامبر(ص)چیست که فرمود:«من کنت مولاه فعلى مولاه»؟فرمود:

«به مردم خبر داد که على(ع)امام بعد از اوست» (2) .

2.ابان بن تغلب از امام باقر(ع)درباره«من کنت مولاه فعلى مولاه»سؤال کرد.حضرت فرمود :

«اى ابو سعید چنین مطلبى هم جاى سؤال دارد!؟پیامبر(ص)به مردم فهمانید که على(ع)به جاى آن حضرت خواهد بود». (3)

3.از امام عسکرى(ع)درباره«من کنت مولاه فهذا على مولاه»سؤال شد.

فرمود.

«پیامبر(ص)مى‏خواست او را علامتى قرار دهد که هنگام تفرق و اختلاف مردم،حزب خداوند شناخته شود». (4) .

براى آنکه بطور اختصار منظور از کلمه«مولى»را از لسان خود پیامبر(ص)

بیاد بسپاریم حدیثى که از امام صادق(ع)در این باره نقل شده ذکر مى‏نماییم:

از امام صادق(ع)پرسیدند:منظور پیامبر(ص)از کلامى‏که در روز غدیر درباره على(ع)فرموده :«من کنت مولاه فعلى مولاه...»چیست؟حضرت فرمود:

بخدا قسم همین سؤال را از خود پیامبر(ص)نیز پرسیدند،در پاسخ فرمودند:

«خداوند مولاى من است و بر من از خودم بیشتر اختیار دارد و با امر او مرا امرى و اختیارى نیست.و من مولاى مؤمنان هستم و نسبت به آنان از خودشان بیشتر اختیار دارم و با امر من ایشان را امرى و اختیارى نیست.و هر کس من صاحب اختیار او هستم و با امر من او را اختیارى نیست على بن ابى طالب مولاى اوست و بر او از خودش بیشتر اختیار دارد و با امر او برایش امرى و اختیارى نیست» (5) .

معرفى کتاب درباره متن حدیث غدیر

همانطور که در زمینه سند حدیث غدیر بحثهاى مفصلى در کتب شده است،در مورد متن حدیث هم تألیفات ارزنده‏اى وجود دارد که ذیلا به بعضى از آنها اشاره مى‏شود:

1.معانى الأخبار،شیخ صدوق:ص 73ـ .63

2.کتاب«اقسام المولى فی اللسان»،شیخ مفید.

3.رسالة فی معنى المولى،شیخ مفید.

4.رسالة فی الجواب عن الشبهات الواردة لخبر الغدیر،سید مرتضى.

5.بحار الأنوار:ج 37 ص 253ـ .235

6.عوالم العلوم:ج 15/3 ص 379ـ .328

7.عبقات الأنوار،میر حامد حسین:جلد غدیر.

8.فیض القدیر فیما یتعلق بحث الغدیر،حاج شیخ عباس قمى.

9.الغدیر،علاامه امینى:ج 1 ص 399ـ .340

10.الغدیر فی الإسلام،شیخ محمد رضا فرج الله:ص 209ـ .84

11.المنهج السوی فی معنى المولى و الولی،محسن على بلتستانى.

پى‏نوشتها:

(1) تبیین کامل در این باره،در قسمت اول از بخش هشتم کتاب اسرار غدیر(ص 167)خواهد آمد .

(2) معانى الأخبار:ص .63

(3) معانى الأخبار:ص .63

(4) اثبات الهداة:ج ص 139 ح .606

(5) عوالم:ج 15/3 ص 133 ح .190

اسرار غدیر ص 95

محمد باقر انصارى

منبع : سایت حوزه به نشانی: http://www.hawzah.net/Per/vigenam/ghadir/farsi/bd/bd2.htm

سند حدیث غدیر

واقعه عظیم غدیر،شامل مراحل مقدماتى قبل از خطبه و متن خطبه و وقایعى که همزمان با خطبه اتفاق افتاد و آنچه پس از خطبه بوقوع پیوست،بطوریکه روایت واحد و متسلسل بدست ما نرسیده است.بلکه هر یک از حاضرین در غدیر،گوشه‏اى از مراسم یا قطعه‏اى از سخنان حضرت را نقل نموده‏اند.البته قسمتهایى از این جریان بطور متواتر بدست ما رسیده است،و خطبه غدیر نیز بطور کامل در کتب حدیث حفظ شده است.

روایت حدیث غدیر در شرایط خفقان

خبر غدیر و سخنان پیامبر(ص)در آن مجمع عظیم،طورى در شهرها منتشر شد که حتى غیر مسلمانان هم از این خبر مهم آگاه شدند. جا داشت بیش از یکصد و بیست هزار مسلمان حاضر در غدیر،هر یک بسهم خود خطبه غدیر را حفظ کند و متن آنرا در اختیار فرزندان و فامیل و دوستان خود قرار دهد.

متأسفانه جو حاکم بر اجتماع آنروز مسلمین و فضاى ایجاد شده بعد از رحلت پیامبر(ص)ـکه حدیث گفتن و حدیث نوشتن در آن ممنوع بود و سالهاى متمادى همچنان ادامه داشتـاینها سبب شد که مردم سخنان سرنوشت ساز پیامبر دلسوزشان در آن مقطع حساس را به فراموشى بسپارند و اهمیت آنرا نادیده بگیرند.

طبیعى است که باید چنین مى‏شد،زیرا مطرح کردن غدیر مساوى با بر چیدن بساط غاصبین خلافت بود،و آنان هرگز اجازه چنین کارى را نمى‏دادند.البته جریان غدیر بصورتى در سینه‏ها جا گرفت که عده زیادى خطبه غدیر یا قسمتى از آن را حفظ کردند و براى نسلهاى آینده بیادگار گذاشتند و هیچکس را قدرت کنترل و منع از انتشار چنین خبر مهمى نبود.

شخص امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا صلوات الله علیهما که رکن غدیر بودند،و نیز ائمه علیهم السلام یکى پس از دیگرى تأکید خاصى بر حفظ این حدیث داشتند،و بارها در مقابل دوست و دشمن بدان احتجاج و استدلال مى‏فرمودند،و در آن شرایط خفقان مى‏بینیم که امام باقر علیه السلام متن کامل خطبه غدیر را براى اصحابشان فرموده‏اند.

بهمین جهت در بین قاطبه مسلمین،هیچ حدیثى به اندازه«حدیث غدیر»روایت کننده ندارد،و گذشته از تواتر آن،از نظر علم رجال و درایت،اسناد آن در حد فوق العاده‏اى است.

معرفى کتاب درباره سند حدیث غدیر

کتب مفصلى در زمینه بحثهاى رجالى و تاریخى مربوط به سند حدیث غدیر تألیف شده است که بهترین نمونه آن کتاب«الغدیر»تألیف علامه بزرگ شیخ عبد الحسین امینى نجفى رضوان الله علیه است.

در این کتابها،اسماء راویان حدیث غدیر جمع آورى شده و از نظر رجالى در باره موثق بودن راویان بحث شده و تاریخچه مفصلى از اسناد و راویان حدیث غدیر تدوین شده و جنبه‏هاى اعجاب انگیز آن در زمینه‏هاى اسناد و رجال تبیین گردیده است.ذیلا به دو نمونه اشاره مى‏شود :

ابو المعالى جوینى مى‏گوید:در بغداد در دست صحافى یک جلد کتاب دیدم که بر جلد آن چنین نوشته بود:«جلد بیست و هشتم از اسناد حدیث«من کنت مولاه فعلى مولاه»و بعد از این مجلد بیست و نهم خواهد بود» (1) .

إبن کثیر مى‏گوید:«کتابى در دو جلد ضخیم دیدم که طبرى در آن،احادیث غدیر خم را جمع آورى کرده بود» (2) .

اگر چه کتاب براى معرفى در این زمینه بسیار زیاد است ولى در اینجا چند کتاب بعنوان راهنمایى و براى آگاهى از مباحث مربوط به سند حدیث غدیر معرفى مى‏شود:

1.الطرائف،سید ابن طاووس:ص .33

2.کشف المهم فی طریق خبر غدیر خم،سید هاشم بحرانى.

3.بحار الأنوار،علامه مجلسى:ج 37 ص 181 و .182

4.عوالم العلوم،شیخ عبدالله بحرانى:ج 15/3 ص 307 تا .327

5.عبقات الأنوار،میر حامد حسین هندى،جلد غدیر.

6.الغدیر،علامه امینى:ج 1 ص 12 تا 151،و 294 تا .322

7.خلاصه عبقات الأنوار،علامه محقق سید على حسینى میلانى دامت افاضاته،جلد غدیر.

مدارک متن کامل خطبه غدیر

در تاریخچه کتابهاى اسلامى،اولین بار در نقل خطبه غدیر بصورت مستقل،به کتابى که عالم شیعى استاد بزرگ علم نحو شیخ خلیل بن احمد فراهیدى متوفاى 175 هجرى تألیف کرده بر مى‏خوریم،که تحت عنوان«جزء فیه خطبة النبى(ص)یوم الغدیر» (3) معرفى شده است،و بعد از او کتابهاى بسیارى در این زمینه تألیف گردیده است.

خوشبختانه متن مفصل و کامل خطبه غدیر در هفت کتاب از مدارک معتبر شیعه که هم اکنون در دست مى‏باشد و بچاپ هم رسیده،با اسناد متصل نقل شده است.روایات این هفت کتاب به سه طریق منتهى مى‏شود:

یکى بروایت امام باقر(ع)است که با اسناد معتبر در سه کتاب«روضة الواعظین»تألیف شیخ إبن فتال نیشابورى (4) ،«الإحتجاج»تألیف شیخ طبرسی (5) ،و«الیقین»تألیف سید إبن طاووس (6) نقل شده است.

طریق دوم بروایت زید بن ارقم است که با اسناد متصل در سه کتاب«العدد القویة»تألیف شیخ على بن یوسف حلى (7) «التحصین»تألیف سید إبن طاووس (8) ،و«الصراط المستقیم»تألیف شیخ على بن یونس بیاضى (9) ،و«نهج الایمان»تألیف شیخ حسین بن جبور (10) بنقل از کتاب«الولایة»تألیف مورخ طبرى روایت شده است.

طریق سوم بروایت حذیفة بن الیمان است که با اسناد متصل در کتاب«الإقبال»تألیف سید بن طاووس (11) بنقل از کتاب«النشر و الطى»نقل شده است.

شیخ حر عاملى در کتاب«اثبات الهداة» (12) و علامه مجلسى در«بحار الأنوار» (13) و سید بحرانى در کتاب«کشف المهم» (14) و سایر علماى متأخر،خطبه مفصل غدیر را از مدارک مذکور نقل کرده‏اند.

بدین ترتیب،متن کامل خطبه غدیر بدست این بزرگان شیعه حفظ شده و بدست ما رسیده است،که این خود در عالم اسلام از افتخارات تشیع است.

اسناد و رجال روایت کننده متن کامل خطبه غدیر

ذیلا عین اسناد مربوط به روایت خطبه غدیر بعنوان پشتوانه آن تقدیم مى‏گردد.

روایت امام باقر(ع)به دو سند است:

1.قال الشیخ أحمد بن على بن ابی منصور الطبرسی فی کتاب«الإحتجاج»:

حدثنی السید العالم العابد ابو جعفر مهدی بن أبی الحرث الحسینی المرعشی رضى الله عنه قال:أخبرنا الشیخ أبو علی الحسن بن الشیخ أبی جعفر محمد بن الحسن الطوسی رضی الله عنه،قال :أخبرنا الشیخ السعید الوالد أبو جعفر قدس الله روحه،قال:أخبرنی جماعة عن أبی محمد هارون بن موسى التلعکبری،قال:

أخبرنی أبو علی محمد بن همام،قال:أخبرنا علی السوری قال:أخبرنا أبو محمد العلوی من ولد الأفطس ـ و کان من عباد الله الصالحین ـ قال:حدثنامحمد بن موسى الهمدانی،قال:حدثنا محمد بن خالد الطیالسی،قال:حدثنا سیف بن عمیرة و صالح بن عقبة جمیعا عن قیس بن سمعان عن علقمة بن محمد الحضرمی عن أبی جعفر محمد بن علی(الباقر)علیهما السلام.

.2 قال السید إبن طاووس فی کتاب«الیقین»:قال أحمد بن محمد الطبری المعروف بالخلیلی فی کتابه«أخبرنی محمد بن أبی بکر بن عبد الرحمان،قال:حدثنی الحسن بن علی أبو محمد الدینوری،قال :حدثنا محمد بن موسى الهمدانی،قال:حدثنا محمد بن خالد الطیالسی،قال:حدثنا سیف بن عمیرة عن عقبة عن قیس بن سمعان عن علقمة بن محمد الحضرمی عن أبی جعفر محمد بن علی(الباقر) (ع).

روایت زید بن أرقم به سند زیر است:

قال السید إبن طاووس فی کتاب«التحصین»:قال الحسن بن أحمد الجاوانی فی کتابه«نور الهدى و المنجی من الردى»:عن أبی المفضل محمد بن عبد الله الشیبانی،قال:أخبرنا أبو جعفر محمد بن جریر الطبری و هارون بن عیسى بن سکین البلدی،قالا:حدثنا حمید بن الربیع الخزاز،قال :حدثنا یزید بن هارون،قال:حدثنا نوح بن مبشر،قال:حدثنا الولید بن صالح عن إبن امرأة زید بن أرقم و عن زید بن أرقم.

روایت حذیفة بن الیمان به سند زیر است:

قال السید إبن طاووس فی کتاب«الإقبال»قال مؤلف کتاب«النشر و الطی»:عن‏أحمد بن محمد بن علی المهلب:أخبرنا الشریف أبو القاسم علی بن محمد بن علی بن القاسم الشعرانی عن أبیه :حدثنا سلمة بن الفضل الأنصاری،عن أبی مریم عن قیس بن حیان(حنان)عن عطیة السعدی عن حذیفة بن الیمان.

پى‏نوشتها:

(1) بحار الأنوار:ج 37 ص .235

(2) بحار الأنوار:ج 37 ص .236

(3) الذریعة:ج 5 ص 101 شماره .418

(4) روضة الواعظین:ج 1ص .89

(5) الاحتجاج:ج 1 ص 66،بحار الأنوار:ج 37 ص .201

(6) الیقین:ص 343 باب 127.بحار الأنوار:ج 37 ص .218

(7) العدد القویة: .169

(8) التحصین:ص 578 باب 29 از قسم دوم.

(9) الصراط المستقیم:ج 1 ص .301

(10) نهج الایمان(نسخه خطى کتابخانه امام هادى(ع)در مشهد):ورقه 26ـ .34

(11) الإقبال:ص 454 و 456،بحار الأنوار:ج 37 ص 127 و .131

(12) اثبات الهداة:ج 2 ص 114،و ج .558 3

(13) بحار الانوار:ج 397 ص .201

(14) کشف المهم:ص 190

اسرار غدیر ص 90

محمد باقر انصارى

منبع سندحدیث غدیر: سایت حوزه به نشانی: http://www.hawzah.net/Per/vigenam/ghadir/farsi/bd/bd1.htm

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد