صحاح سته
در تحقیقات فقهی که اساس کار در حوزههای علمیه است اساتید و محققان، درحوزهی پژوهشها و حوزههای درس خارج، در گذشته، به صورت گسترده و اکنون، در حدودزیادی، به آرای اهل سنت اعتنا کرده و میکنند. مآخذ آرای فقهی اهل سنت،کتب روایی مشهور آنان، یعنی «صحاح سته» است که شناخت اجمالی آن مفید است.
مقالهی حاضر، مروری براین کتابها و مولفان آنهااست.
پیام حوزه
1-صحیح بخاری
مولف صحیح بخاری ابوعبدالله، محمدبن اسماعیل بن ابراهیمبن مغیره بن احنف جعفی بخاری، مشهور به «بخاری» و «امام بخاری»، در سال194 ق در بخارا به دنیا آمد و در سال256 ق در روستای «خرتنگ» ازتوابع سمرقند درگذشت. بخاری، از دانشمندان و محدثان ایرانی اهل سنت است
بخاری، در کودکی، پدر خود را از دست داد. او از همان کودکی به فراگیری دانشحدیث و از بر کردن آن پرداخت و برای اخذ حدیث و دیدار روات و حفاظ، به خراسان،عراق، مصر، حجاز، سوریه سفر کرد. این سفر شانزده تا هفده سال طول کشید. بخاری،به عنوان پیشوای محدثان اهل سنت و آشنا به تاریخ رجال، مذاهب، سیاست و یکی ازحافظان نامدار به شمار میآید. (1) گروه بسیاری از بخاری، روایت کردهاند کهمعروفترین آنها عبارتاند از:
ترمذی، مسلم، نسائی، ابراهیم بن اسحاق حری، محمد بن احمد دولابی، منصور بنمحمد بزودی.
تالیفات بخاری
تالیفات بخاری عبارتاست از:
1 الجامع الصحیح ; 2 التواریخ الثلاثه: الکبیر و الاوسط و الاصغر;3 کتابالکنی; 4 کتاب الوحدان; 5 الادب المفرد فی الحدیث ;6 کتاب الضعفاء;7ثلاثیات البخاری; 8 کتاب خلق افعال العباد;9 کتاب السنن فی الفقه; 10کتاب القراءه خلف الامام.
کتاب صحیح او، نخستین دائره المعارف و منبع مهم و موثق اهل سنتبه شمار آمدهو همراه با صحیح مسلم به «صحیحین» معروف گشته است.
نظر صاحبنظران در بارهی بخاری
1 ابیاسحاق السرماری ذهبی مینویسد: روزی، بخاری، به دیدار سرماری شتافت وساعاتی را در کنارش سپری کرد. پس از رفتن بخاری، سرماری گفت:
« من اراد ان ینظر الی فقیه بحقه و صدقه، فلینظر الی محمدبن اسماعیل(البخاری) (2) .
کسی که میخواهد به فقیهی راستین بنگرد، به محمدبن اسماعیل (بخاری ) نگاه کند.
2 ابوجعفر (یکی از دانشمندان اهل سنت) ابوجعفر میگوید:
از یحیی بن جعفر شنیدم که میفرمود:
لو قدرت ان ازید فی عمر محمد بن اسماعیل من عمری، لفعلت; فان موتی یکون موترجل واحد، و موته ذهاب العلم; (3) اگر میتوانستم از عمر خود بکاهم، و برمحمدبناسماعیل بیفزایم این کار را میکردم; زیرا، مرگ من، مرگ یک فرد است، ولیمرگ محمدبن اسماعیل از دست رفتن دانش است.
3 محمد بن ابیحاتم الوراق محمد بن ابیحاتم وراق میگوید:
سمعته یقول: ما اغتبت احدا قط منذ علمت ان الغیبه تضر اهلها; (4) از بخاریشنیدم که میگفت: از روزی که فهمیدم غیبت، برای غیبت کننده زیان دارد، هرگزغیبت کسی را نکردم.
4 المزی (654 742) او، یکی از دانشمندان اهل سنت و مولف کتاب تهذیبالکمال است. وی، در باره بخاری مینویسد:
البخاری... امام هذا الشان و المقتدی به فیه و المعول علی کتابه بین اهلالاسلام; (5) بخاری، پیشوای حدیثشناسی و جلودار این میدان است. کتاب او، در میانمسلمانان، مورد اعتماد است.
مذهب بخاری
اهل سنت از برخی از دیدگاههای بخاری، بیزاری جسته و حتی در باباین که او پیرو کدام یک از مذاهب چهارگانه معروف اهل سنت است، به اختلاف، سخنبه میان آوردهاند. ابن سبکی یکی از فقهای بزرگ اهل سنت وی را، از پیروانامام شافعی دانسته است. (6)
برخی از دیدگاهها و فتاوی بخاری
اینک مروری داریم به برخی از فتاوی بخاری که در روزگار او، برخلاف فتاوی معروففقهای مشهور اهل سنتبه حساب آمده و باعثبرانگیخته شدن جامعه برضداو شده بود:
1 غسل جنابت، بعد از مباشرت، در صورت عدم انزال، واجب نیست.
2 قرائت قرآن در حمام، اشکال ندارد.
3 محل منی مرد با ازاله و پاک کردن، پاک میشود و شست و شو ضرورت ندارد.
4 فرو افتادن چیز نجس در میان آب (قلیل یا کثیر) باعث نجس شدن آن نمیشود،مگر آن که رنگ آب تغییر کند.
5 از استخوان حیوان مرده، میتوان استفاده کرد، حتی میتوان شانه ساخت و ازآن بهرهمند شد.
6 افتادن چیز نجس در روغن، از جمله موش مرده، باعث نجاست آن نمیشود، (اعماز اینکه جامد باشد یا مایع).
7 اگر چیز نجس به روی نمازگزار بپاشند، نماز او باطل نمیگردد; گرچه همهیاندام و لباس او آلوده شود.
و ...
اشکالاتی بر صحیح بخاری
بر صاحبنظران دانش حدیث پوشیده نیست که چند نقطهی ضعف در کار بخاری وجود دارد:
الف) برخی از احادیث را تقطیع کرده است.
ب) در مواردی، بهجای نقل متن حدیث، به نقل به معنا اکتفا کرده است.
ج ) در شنیدههایش، تصرفاتی کرده است. (7) از سوی استادان حدیث و هممذهبانبخاری، انتقادهای فراوانی بر صحیح او شده است.
چنان که محمد بن یحیی، معروف به ذهلی از بزرگان دانش حدیث و حافظ نامداراهلسنت و استاد بخاری، مسلم، ترمذی، ابوداوود، ابن ماجه، نسائی و دیگرانبخاری را منزوی کرده و مردم را بر او شورانیده و از گفتوگو و همنشینی بابخاری، برحذر داشتهاند و نیز گروهی بسیاری، از نظر «دانش حدیث» و «درایه»به بخاری و کتاب صحیح او، انتقاد کردهاند.
وجود احادیث ضعیف و مجعول در صحیح بخاری، از جمله انتقادهایی است که بر اینکتاب شده است. در صحیح بخاری ج 4 (کتاب بدء الخلق، باب «واتخذ ابراهیمخلیلا») آمده است:
«حضرت ابراهیم به خاطر آن که سه بار دروغ گفت، از مقام شفاعت محروم گردید»!
همچنین در باب وفات موسی آمده است: «یک چشم حضرت عزرائیل بر اثر ضربتحضرتموسی به صورت او، کور گشت». نیز در جلد اول، کتاب الصلاه، حدیثساختگیای مربوط به اشتباه رسول خدا در نماز را ذکر میکند.
در صحیح بخاری، ذکری از فضایل اهلبیت، به ویژه امیرالمؤمنین (ع) دیده نشدهاست (8) اما از معاویه، در بسیاری از موارد تمجید شده است و در جلد پنجم آن،بخشی به نام «باب ذکر معاویه» آورده و در پرتو تمجید او و ذکر مطالبیساختگی، از معاویه، چهرهای ستودنی نشان داده است. ذهبی در میزان الاعتدال، ازامام جعفر صادق(ع) ستایش کرده و یادآور میشود که بخاری از آن حضرت روایتینیاورده است. (9) بخاری، از ابوهریره، ابوموسی اشعری، عمران بنحطان (84 ق)خارجی مذهب و کسی که برای عبدالرحمان بن ملجم مرادی قاتل امام علی (ع) شعرسروده (10) و او را ستایش کرده، روایت نقل کرده است.
حاکم بن ربیع نیشابوری از دانشمندان به نام اهل سنت میگوید: «بخاری درصحیح خود از بیش از یک صد تن از افراد مجهول و بیش از 1100 تن از خوارج روایتآورده است». (11) و نیز آوردهاند که قاضی بخارا از او پرسید: چرا در کتاب خوداز خوارج روایت کردهای؟ گفت: برای این که مردمی موثقاند و دروغ نمیگویند. دراین هنگام قاضی وقت، او را زندانی کرد. (12) از دیگر موارد اشکال بر صحیحبخاری، نقل به معنای روایات و تقطیع برخی از احادیث مطابق رای خود ، تصرفو حذف برخی از واژهها و جملههای احادیث، عدم ذکر احادیث معروف و معتبر و صحیح.
مانند حدیث «انا مدینه العلم و علی بابها»، حدیث مربوط به آیهی تطهیر، حدیثغدیر خم، حدیث طائر، حدیثبرائت، حدیثسد ابواب و... است.
حاکم نیشابوری در کتاب پر ارج خود المستدرک علی الصحیحین خاطر نشان میکند کهاین احادیث، طبق معیار گزینش مورد نظر بخاری و مسلم، باید در کتابشان ذکرمیشد، ولی متاسفانه آنها را نادیده انگاشتهاند.
برخی به حاکم نیشابوری، انتقاد کردهاند که ممکن است احادیث فوق در شماراحادیث صحیح نبودهاند. ذهبی (مورخ و حدیثشناس بزرگ اهل سنت) به دفاع از حاکمبرخاسته، میگوید: احادیث فوق از احادیث اصحاند. (13) علاوه براین، پیش از حاکم،افرادی چون ترمذی در مناقب (ج 5، ص 300)، نسائی در خصائص (ص 10، حدیث 10)«طیر مشوی» را نقل کردهاند و نیز احمد حنبل حدیث «من کنت مولاه» را بهعنوان حدیث صحیح نقل کرده است.
محقق نامدار شیخ الشریعه اصفهانی در اثر پر ارج خود، قاعدهی لاضرر (14) میگوید:
از کسانی که به طرز مبالغهآمیزی از بخاری ستایش میکنند و حتی براین باورند کهصحیح بخاری، بعد از قرآن، معتبرترین کتاب است، تعجب میکنم. آنان استشهادمیکنند «که او، فقط از راویان عادل، حدیث نقل کرده است.»، در حالی که در اینکتاب، از سمره بن جندب، عمران بن حطان (ستایشگر ابن ملجم)، مروان بن حکم، حریزبن عثمان و نظایر آنان که در فسق و فجور مشهورند، حدیث نقل کرده است.
2-صحیح مسلم
مولف ابوالحسن، مسلم بن حجاج بن مسلم قشیری نیشابوری از محدثانایرانی اهلسنت و گردآورندهی دومین کتاب حدیث صحیح از صحاح ششگانه است. مورخان،تولد مسلم را در سال 202 یا 204 ق در نیشابور و وفات وی را در سال 261 یا 262در «نصرآباد» نیشابور یاد کردهاند. (15) مسلم، برای دریافت و جمعآوری حدیث،به خراسان، حجاز، عراق، شام، مصر و دیگر جاها سفر کرد و از محدثان و مشایخوقت، مانند محمد بن اسماعیل بخاری، احمد بن حنبل، محمد بن یحیی، اسحاق بنراهویه، محمد بن مهران، اباغسان، سعد بن منصور، ابومصعب، عبدالله بن مسلمه،عمرو بن سواد، حرمله بن یحیی و دیگران، حدیثشنیده که از میان افراد یاد شده،بیشتر از محضر بخاری بهره برده است.
همچنین، گروه بسیاری نیز از مسلم روایت کردهاند که معروفترین آنها عبارتند از:
ترمذی، ابوحاتم رازی، احمد بن سلمه، موسی بن هارون، یحیی بن صاعد، محمد بنمخلد، ابوعوانه، یعقوب بن اسحاق اسفراینی، محمد بن عبدالوهاب فراء، علی بنالحسین، حسین بن محمد بن زیاد قبانی، ابراهیم بن محمد بن سفیان.
مسلم، به خاطر علاقه فراوانی که به گردآوری حدیث داشت، از هیچ کوششی دریغنمیکرد، به طوری که پس از انزوای بخاری، علی رغم تبلیغات علیه وی، به دیدار اومیرفت و از او حدیث میآموخت. (16)
تالیفات مسلم
مهمترین تالیفات مسلم عبارت است از:
1 صحیح (جامع صحیح، صحیح مسلم، مسند مسلم); 2 علل الحدیث;3 المنفرداتو الوحدان; 4 کتاب اوهام المحدثین; 5 طبقات التابعین;6 المسند الکبیرعلی اسماء الرجال;7 الاسماء والکنی; 8 من لیس له الا راو واحد;9 اولادالصحابه; 10 المخضرمین; 11 التمییز; 12 افراد الشامیین;13 تسمیهشیوخ مالک و سفیان و شعبه; 14 مشایخ الثوری; 15 الجامع الکبیر علی الابواب;16 الاقران;17 التاریخ .
دیدگاه برخی از صاحبنظران در بارهی مسلم
1 ذهبی
ذهبی (یکی از نویسندگان معروف اهل سنت) در بارهی مسلم مینویسد:
هو الامام الکبیر الحافظ الحجه الصادق، ابو الحسین، مسلم بن الحجاج. (17)
2 ابو قریش ابو قریش (یکی از علمای اهلسنت) میگوید:
سمعت محمد بن شباء، یقول: حفاظ الدنیا اربعه: ابو زرعه، بالری، و مسلم،بنیسابور و عبدالله الدارمی، بسمرقند و محمد بن اسماعیل، ببخارا. (18)
3 حافظ بن منده حافظ بن منده (یکی از علمای اهل سنت) میگوید:
سمعت ابا علی النیسابوری الحافظ یقول: ما تحت ادیم السماء کتاب اصح منکتاب مسلم; (19) از ابو علی نیشابوری شنیدم که میگفت: در زیر این آسمان، کتابیصحیحتر از کتاب مسلم نیست.
تذکار
صحیح مسلم، از جعلیات و احادیث ضعیف و مخالف دستورهای عقلی و شرعی وآثار و اخبار راویان دروغگو و تحریف، به دور نیست. این اثر با آن که در زمانامام هادی و امام حسن عسکری(ع) نوشته شده، از آنان، آثار و اخباری یاد نکرده واز فضایل امام علی (ع) و خاندان پیامبر چیزی نیاورده است.
3- سنن ابن ماجه
مولف ابوعبدالله، محمد بن یزید بن ماجه ربعی قزوینی، معروفبه ابن ماجه، در سال209 ق دیده به جهان گشود و در سال273 ق در قزوین وفاتکرد. ابن ماجه از محدثان و حافظان و دانشمندان ایرانی اهل سنت است.
ابن ماجه برای نوشتن کتاب سنن خود و دریافتحدیث، به ری و عراق و مصر و شام ومکه و مدینه مسافرت کرده است. (20)
آثار ابن ماجه
ابن ماجه، دارای تالیفاتیاست از جمله: 1 سنن; 2 تاریخ قزوین;3 تفسیر قرآن.
در بارهی سنن ابن ماجه سخنها گفتهاند. از ابن ماجه نقل کردهاند که کتاب سننرا به ابیزرعهی محدث ارائه کردم، در آن نظر کرده، گفت: «مرا گمان آن است کهاگر کتاب سنن میان طالبان حدیث فاش گردد، از بازار صحاح دیگر، کاسته شود».
برخی از دانشمندان، آن را برموطاء مالک نیز برتری دادهاند.
این کتاب، شامل چهار هزار حدیث در 1500 فصل است. (21) در این کتاب، احادیثضعیف نیز وجود دارد و منتقدان در این باره، ایرادهایی گرفتهاند و نمونههایییاد کردهاند. احادیثساختگیای مانند «مهدی موعود، کسی جز عیسی مسیح نیست.»،«اولین کسی که خداوند با او مصافحه میکند، عمر بن خطاب است». (22) و... دراین کتاب وجود دارد. به گفتهی ذهبی، در این کتاب، احادیثبه دور از اعتبار،فراوان است. (23)
دیدگاهها
1- ذهبی
ذهبی مینویسد:
«محمد بن یزید، الحافظ الکبیر، الحجه، المفسر، ابو عبدالله ابن ماجهالقزوینی». (24)
2 ابو زرعه وقتی سنن ابن ماجه را به دست ابو زرعه دادند، پساز بررسی گفت: شاید بیش از سی حدیث ضعیف در آن نباشد و بقیهی احادیث آن قابلاعتماد است. ذهبی پس از نقل کلام فوق مینویسد: «و اما الاحادیث التی لاتقوم بهاحجه فکثیره لعلها نحو الف». (25)
4-سنن ترمذی
مولف ابوعیسی، محمد بن عیسیبن سوره بن ضحاک سلمی ضریر بوغی ترمذی، از حافظان و محدثان ایرانی اهل سنت استکه در سال 200 ق در خراسان دیده به جهان گشود و در سال279 ق در ترمذ خراسانوفات کرد. ترمذی، در قوهی حافظه، ضربالمثل بود. برخی، ترمذی را نابینا و گروهیاین نظریه را رد کرده و نابینایی را مربوط به اواخر عمر وی دانستهاند. ترمذی،برای شنیدن حدیث و بهرهی علمی، به عراق و حجاز سفر کرد. او، از بخاری، مسلم،اسماعیل بن موسی سدی، ابو داود سجستانی روایت کرده و گروه بسیاری نیز از اوروایت کردهاند که معروفترین آنها عبارتاند از: هیثم بن کلیب، مکحول بن فضل،محمد بن محبوب محبوبی مروزی. (26)
تالیفات ترمذی
ترمذی، در میان دانشمندان اهلسنت، نخستین کسی است که احادیث را به بخشهای صحیح و حسن و ضعیف تقسیم کردهاست; زیرا پیش از او، حدیثبه صحیح و غیرصحیح تقسیم میشد. او دارای تالیفاتیاست از جمله: 1 کتاب السنن; 2 کتاب العلل;3 کتاب التاریخ; 4 کتابالشمائل (که به الشمائل المحمدیه و شمائل النبی و الشمائل النبویه و الخصالالمحمدیه و شمائل ترمذی معروف است); 5 کتاب اسماء الصحابه;6 کتاب الاسماءوالکنی.
تذکار
سنن ترمذی، به نامهای جامع ترمذی، صحیح ترمذی، جامع صحیح، نیزمعروف است. این اثر در بردارندهی پنج هزار حدیث نبوی است. ترمذی پس از پایاننگارش آن، برای مطالعه و بررسی و تایید آن از سوی دانشمندان خراسان و عراق وحجاز، کتاباش را به ایشان ارائه داد و مورد تایید و پذیرش و تحسین و تشویقآنان قرار گرفت. سنن ترمذی در میان اهلسنت مورد احترام و ارزش است، چنانکهعبدالله بن محمد انصاری کتاب ترمذی را نزد خود، نورانیتر از کتاب بخاری و مسلمدانسته است. (27) در مقابل این نظریهها، نقد و انتقادهایی نیز بر این کتاب شدهاست; زیرا، وجود حادیثساختگی، ذکر احادیث از سوی افراد غیر متعهد و گمراه،مانند خوارج و نواصب را نمیتوان انکار کرد. (28)
دیدگاهها
1 -ابوسعید الادریسی
او که یکی از علمای اهلسنت است، میگوید:
محمد بن عیسی بن سوره الترمذی: الحافظ الضریر، احد الائمه الذین یقتدی بهم فیعلم الحدیث، صنف کتاب الجامع و التواریخ و العلل، عالم متقی کان یضرب به المثلفی الحفظ.
2 سمعانی سمعانی (از نویسندگان اهل سنت) میگوید:
انه امام عصره بلا مرافعه، صاحب التصانیف و انه احد الائمه الذین یقتدی به فیعلم الحدیث.
3 ذهبی ذهبی (دانشمند بزرگ و معروف اهلسنت) مینویسد: الحافظ، العالم، صاحبالجامع.
5-سنن ابیداوود
مولف سلیمان بن اشعثبن اسحاق بن بشیر بن شداد بن عمرو بنعثمان بن ازدی سجستانی، در 202 ق در سیستان به دنیا آمد و در 275 ق در بصرهدیده از جهان فرو بست. ابیداوود، از محدثان و حافظان و دانشمندان ایرانیاهلسنت است. ابن خلکان و گروهی دیگر از تذکره نگاران، وی را به دانش و عقل وپارسایی و نیکوکاری ستودهاند. ابیداوود، در آغاز نوجوانیاش در نیشابور، همراهبا فرزندان اسحاق ابن راهویه در یک مدرسه درس میخواند. سپس به بصره رفته ومدتی در آنجا سکونت کرد. وی برای کسب دانش و دریافت احادیث، به بغداد، مکه،مدینه، عراق، شام، مصر، بصره، خراسان رفته و از افرادی چون احمد بن حنبل، احمدبن ابیصالح، مسلم بن ابراهیم، احمد بن عبید، سلیمان بن حرب، روایت کرده و گروهبسیاری نیز چون ترمذی، نسائی، ابو عوانه اسفراینی از او حدیثشنیده و روایتکردهاند. ابواسحاق شیرازی در طبقات الفقهاء، ابیداوود را از اصحاب احمد بنحنبل برشمرده است. ابن داوود، سخت مورد توجه و احترام دانشمندان اهل سنت است،به گونهای که علامه ابراهیم بن اسحاق حربی در مقدمهی سنن ابیداوود مینویسد:
«دانش حدیث در دست ابیداوود همان گونه بود که آهن در دست داوود پیامبر». (29) ابی داوود، دارای فرزندی دانشمند به نام ابوبکر عبدالله بن سلیمان (316230ق) است که پا به پای پدر در استماع و طلب حدیث میکوشید. او، دارای آثار وتالیفات ارزشمندی چون کتاب التفسیر، المصابیح در حدیث و مانند آن است.
آثار ابیداوود
1 سنن; 2 ناسخ القرآن و منسوخه;3 دلائل النبوه; 4 اختلاف المصاحف;5 مراسیل.
توضیح ابیداوود، در بارهی تعداد احادیث گردآوری شده در کتاب خود گفته است: ازپانصد هزار حدیث نبوی موجود، چهار هزار و هشتصد حدیث را گرد آورده که شاملاحادیث صحیح است و این تعداد، مربوط به احادیث غیر مکرر است. سنن ابیداوود دربردارندهی 35 کتاب و 1871 باب و 5274 حدیث است. ابیداوود احادیثسنن را باشنیدن از ثقات گرد آورده است. سنن ابیداوود مورد احترام و توجه اهلسنت است.
متاخران بر کتاب سنن ابیداوود ایرادهایی گرفته و آن را نقد کردهاند، چنان کهمندری که خلاصهای به نام مجتبی از آن فراهم کرده، به برخی احادیث آن خرده گرفتهاست. ابنالجوزیه نیز نقدی دیگر بر آن افزوده است. گروهی از دانشمندان اهلسنت،مانند ذهبی در میزان الاعتلال و احمد بن عبدالحلیم بن عبدالسلام معروف به ابنتیمیه در منهاج الاصول خاطر نشان کردهاند که سنن ابیداوود دربردارندهی احادیثناصحیح و کذبی مانند «حدیث نهی رسول خدا از خوردن گوشتی که با کارد جدا شدهباشد.» و مانند آن است.
شروح و حواشی چندی بر سنن ابیداوود نوشته شده که گاه با خود متن و گاه بهتنهایی، چاپ و منتشر گردیده است. در میان شروحی که بر کتاب سنن ابیداوود نوشتهشده، شرح عبدالرحمان بن کمال سیوطی به نام مرقاه الصعود الی سنن ابیداوود وشرح عون المعبود فی شرح سنن ابیداوود و شرح امام خطابی به نام معالم السنن،معروف است. (30)
دیدگاهها
1 ذهبی در کتاب معروف خود، سیر اعلام النبلاء مینویسد:
«الامام، شیخ السنه، مقدم الحفاظ، ابوداوود الازدی السجستانی، محدثالبصره». (31)
2 ابوخلال او که یکی از علمای اهل سنت است، میگوید:
ابوداوود الامام المقدم فی زمانه رجل لم یسبقه الی معرفته بتخریج العلوم وبصره بمواضعه احد فی زمانه، رجل ورع مقدم. (32)
3 احمد بن محمد بن یاسین اوکه یکی از دانشمندان اهل سنت است، میگوید:
کان ابوداوود احد حفاظ الاسلام لحدیث رسول الله و علمه و علله و سنده، فیاعلی درجه النسک و العفاف و الصلاح والورع ; من فرسان الحدیث. (33)
ابوداوود،یکی از حافظان احادیث، سنت و سیره پیامبر است او، اهل ورع و پارسایی و ازتکسواران در دانش حدیث است.
4 ابن منده میگوید:
الذین خرجوا و میزوا الثابت من المعلول و الخطاء من الصواب اربعه: البخاری،مسلم، ثم ابوداوود و النسائی. (34) کسانی که احادیث صحیح را از ناصحیح جداکردهاند چهار تناند:
بخاری، مسلم، ابوداوود، نسائی.
6-سنن نسائی
مولف عبدالرحمان، احمد بن علی بن شعیب بن علی بن سنان بن بحربن دینار نسائی نیشابوری، معروف به «نسائی» و «شیخ الاسلام» در سال 214 یا215 ق در «نساء» خراسان دیده به جهان گشود و در سال303 ق در مکه، دیده فروبست. نسائی، از نوادر حافظان و محدثان ایرانی از اهل سنت است. نسائی را دردانش حدیث و رجال، بسیار ستودهاند. (35) نسائی، پیوسته، یک روز در میان، روزهمیگرفت و به مذهب شیعه رغبتی فراوان داشت. به طوری که برخی مدعی شدهاند که ویدر اواخر عمرر تشیع را برگزیده بود. نسائی، در اواخر عمرر بر شام سفر کرد ومردم آن جا، از وی در بارهی برتری معاویه پرسیدند. او که شناخت کافی به تاریخداشت و به خاطر میآورد که پیامبر سه بار معاویه را برای انجام دادن کاری جویاشده بود و هر بار پیکی میآمد و از اشتغال او به خوردن غذا خبر میداد و پیامبرنفریناش کرد و فرمود: «خداوند شکماش را سیر نکند!»، او با این دید، امام علی(ع) را برتر از معاویه معرفی کرد. متعصبان وقتی نظر او را شنیدند، به آزار وتنبیه وی پرداخته، او را به رمله تبعید کردند. (36) پیش از این واقعه، نیز ازاو سؤال کردند که چرا در بارهی فضایل شیخین کتابی تالیف نکردی؟ او در پاسخاین اعتراض، از برتری و ارزشمندی خاندان نبوت سخن گفت.
آثار نسائی
1 خصائص و فضایل امیرالمؤمنین; نسایی در بارهی تالیف این کتابمیگفت: آنگاه که بر شام رفتم، مردم را دشمن و منحرف از امام علی و اهلبیت اودیدم و به نگارش آن کتاب پرداختم، تا شاید خداوند آنها را ارشاد کند.
احادیثخصائص از نظر سند خوب و معتبرند. بیشتر روایات او در این کتاب، ازاحمد بن حنبل شیبانی، پیشوای مذهب حنبلی است.
2 مسند الامام علی;3 مسند مالک; 4 کتاب الضعفاء والمتروکین من رجالالحدیث; 5 المجتبی فی مختصر السنن که بر سنن صغیر نیز معروف است;6 سنن کهبه سنن کبیر نسائی و سنن نسائی و سنن کبیر معروف است.
توضیح
نسائی، در پاسخ بر استفسار مردم در بارهی درستی همهی احادیثسنن خودمیگفت:
همهی احادیث آن صحیح نیست و آنگاه احادیث، صحیح را از مجموعهی کتاب، نخستاستخراج و جدا کرده و آن را مجتبی یا سنن صغیر نامید.
7-الموطاء
مولف مالک بن انس بن مالک الاصبحی الحمیری مکنی به ابوعبداللهبه سال 90 ق (یا 91 و یا93) در مدینه به دنیا آمد و در سال 174 ق (یا 178 یا179) در همان زادگاهاش درگذشت و در قبرستان بقیع دفن گردید. (37) مالک، بهعنوان بنیانگذار «فرقهی مالکی» به شمار میآید. او، بر عکس ابوحنیفه، بهاحادیث و سنن و اطلاع از آنها و استناد بر آنها، رغبت وافر داشت و احکام خود رابا توجه به آیات و احادیث و سنت رسول (ص) و صحابه صادر میکرد.
مالک، از «ربیعه الرای» فقه آموخت و از نافع بن ابینعیم و زهری و ابنعمربهرهها برد. امام شافعی و اوزاعی و یحیی بن سعید از او روایت کردهاند. هر گاهکه ارادهی نقل حدیث میکرد، وضو میگرفت، و به روایت احادیث پیامبر میپرداخت واز حدیث گفتن، در حال شتاب و قیام و راه رفتن امتناع میورزید.
از مالک نزد جعفر بن سلیمان بن علی بن عبدالله بن عباس، عمو (یا عموزاده)منصور دوانیقی سعایتشد که وی یعتشما را مشروع و لازم الوفاء نمیداند. جعفرنیز از روی خشم، وی را احضار کرد و دستور داد تا او را برهنه ساخته، تازیانهبزنند.
ذهبی مینویسد: مالک براین عقیده بود که آدمیان در قیامت ذات خدا را با چشممینگرند. (38) او همچنین در توضیح آیه: (وجوه یومئذ ناضره الی ربها ناظره) [75(قیامت): 2322]، میگفت: ...نعم، باعینهم هاتین; (39) با همین دو چشم، او رامینگرند. او، همچنین در پاسخ کسی که گفته بود: «قرآن میفرماید: (لن ترانی) [7(اعراف):143] و این آیه نفی همیشگی رویت ذات حق میکند.» گفت: نفی رویت،مربوط به دنیااست نه آخرت. او همچنین آیهی: (کلا انهم عن ربهم یومئذ لمحجوبون)[83 (مطففین): 15] را به مرحلهی زندگی دنیوی، خلاصه میکرد. (40) مردی از مالک دربارهی آیه ( الرحمن علی العرش استوی ) [20 (طه): 5] سؤال کرد. او پاسخ داد:«مفهوم آن روشن است، باید بدان ایمان داشت.» یعنی، خدا روی عرش نشسته وبرآن تکیه زده است و جسم استسپس گفت: کسی را که این سؤال را مطرح کرد بیرونکنید.
آن مرد فریاد زد و گفت: ای مالک! من با دانشمندان بصره و کوفه و عراق همینمسئله را در میان نهادم، پاسخ آنان خلاف جواب تو بود. (41)
آثار مالک بن انس:
1 موطاء; 2 رساله فی الوعظ;3 کتاب فی المسائل; 4 کتاب فی النجوم;5 رساله فی الرد علی القدریه;6 تفسیر غریب القرآن.
دیدگاه صاحبنظران
ذهبی مینویسد:
هو شیخ الاسلام، حجه الامه، امام دارالهجره، ابو عبدالله، مالک بن انس بن مالکبن ابیعامر بن عمرو بن الحارث. (42) وی همچنین مینویسد:
ولم یکن بالمدینه عالم من بعد التابعین یشبه مالکا فی العلم والفقه و الجلالهوالحفظ. (43)
توضیح
الموطاء، اساس مذهب مالکی است و گاه برخی از اهل سنت، آن رابه جای سنن ابنماجه به عنوان یکی از «صحاح سته» برمیشمارند. گفته میشود کهمالک، موطاء را به درخواست منصور عباسی تالیف کرد. موطاء در لغتبه معنایکتاب منقح است. مالک چهل هزار حدیث جمع کرده بود و چون در زمان حیاتاش بارهابه کاهش و افزایش و رد و قبول احادیث میپرداخت، تعداد احادیث از تعداد گردآوریشده در قدم اول، بسیار کاهش پیدا کرد و در زمان وی و به ستخود او تا حدودچهار هزار تنزل یافت.
پینوشتها:
1- تذکره الحفاظ، ذهبی، ج 2، ص 122 .
2- سیر اعلام النبلاء، ج 12، ص417 .
3- سیر اعلام النبلاء، ج 12 ، صص 418 و 441 .
4- همان .
5- تهذیب الکمال، ج 24، ص 431 ; تاریخ الخطیب، ج 2 ، ص6 .
6- صحیح بخاری، ج 1 ، ص 41، مقدمه.
7- تاریخ بغداد، ج 2 و 11 ; فتح الباری، ج 10 ، ص186 .
8- راهبرد اهل سنتبه مسئلهی امامت (موسسهی علامهی بهبهانی، قم)، ص 65 .
9- میزان الاعتدال، ج 1 ، ص 442 .
10- روضات الجنات، ج7 ، ص279 .
11- روضات الجنات، ج7 ، صص 270 280 .
12- روضات الجنات، ج7 ، صص 270 280 .
13- سیر اعلام النبلاء، ج17، صص 169168 ; تذکره الحفاظ، ج3 ، ص 1042 .
14- قاعده لاضرر، شیخ الشریعه الاصفهانی، (چاپ اول: قم، دفتر انتشارات اسلامی)،صص37 و38.
15- المنار، ج 10 ، ص 671 .
16- سیری در صحیحین، ص 55 .
17- سیر اعلام النبلاء، ج 12 ، صص 558 ، 564 ،566 ، 570 .
18- سیر اعلام النبلاء، ج 12 ، صص 558 ، 564 ،566 ، 570 .
19- همان .
20- لغتنامه دهخدا، ذیل کلمهی ابن ماجه.
21- سیر اعلام النبلاء، ج13 ، ص 280 .
22- دانش حدیث، نجفزاده، ص59 .
23- سیر اعلام النبلاء، ج13، صص279277 .
24- همان .
25- همان .
26- تذکره الحفاظ، ج 2 ، ص 624 .
27- دانش حدیث، ص 58 .
28- همان .
29- نامهی دانشوران ، ج 1 ، ص407 .
30- دانش حدیث، ص63 .
31- سیر اعلام النبلاء ، ج13 ، صص203 ، 211 .
32- همان .
33- همان .
34- سیر اعلام النبلاء ، ج13 ، صص203 ، 211 212 .
35- سیر اعلام النبلاء، ج 14 ، ص 125 -36 وفیات الاعیان، ج 2 ، ص 10 .
37- وفیات الاعیان، ج 2 ، ص 10 .
38- سیر اعلام النبلاء، ج 8، صص99، 101 102،107 .
39- همان.
40- سیر اعلام النبلاء، ج 8، صص99، 101 102،107 .
41- همان.
42- سیر اعلام النبلاء، ذهبی، ج 8 ، ص 48 ، 58 .
43- همان.
سید محمد شفیعی مازندرانی
منبع : برگرفته ازسایت حوزه به نشانی: http://www.hawzah.net/Hawzah/Magazines/MagArt.aspx?LanguageID=1&id=27680