Atyabi Weblog/وب نگاری اطیابی

این وب نگاری درمورد موضوعات گوناگون می باشد.

Atyabi Weblog/وب نگاری اطیابی

این وب نگاری درمورد موضوعات گوناگون می باشد.

اربعین حسینی

اربعین حسینی

نویسنده: یدالله حاجی زاده

 

  بیستم ماه صفر در تاریخ، به عنوان اربعین حسینی مشهور شده است. در برخی از روایات به بزرگداشت این روز اشاره شده است. در حدیثی از امام حسن عسکری زیارت اربعین به عنوان یکی از نشانه‌های مؤمن شمرده شده است.[1] «اربعین» در منابع، بیشتر به دو رویداد اشاره دارد:

1-   روز مراجعت اسرای کربلا از شام به مدینه؛

2-   روزی که جابر بن عبدالله انصاری به زیارت قبر امام حسین(ع) مشرف شد.

  اما در اینکه در این روز اسرای کربلا به کربلا رسیده باشند، تردیدی جدی وجود دارد.

  شیخ مفید در «مسار الشیعه» آورده است:

 «روز اربعین، روزی است که اهل بیت امام حسین(ع) ، از شام به سوی مدینه مراجعت کردند و نیز روزی است که جابر بن عبدالله برای زیارت امام حسین(ع) وارد کربلا شد».[2]

 

  شیخ طوسی در «مصباح المتهجّد»[3]و ابن اعثم در الفتوح[4] نیز همین مطلب را ذکر کرده‌اند. میرزا حسین نوری می‌نویسد:

«از عبارت شیخ مفید و شیخ طوسی استفاده می‌شود که روز اربعین روزی است که اسرا از شام به مقصد مدینه خارج شدند. نه آنکه در آن روز به مدینه رسیدند.[5] »

 

در این میان سید بن طاوس در «لهوف»، اربعین را روز بازگشت اسرا از شام به کربلا ذکر کرده است. ایشان می‌نویسد:

 «وقتی اسرای کربلا از شام به طرف عراق بازگشتند به راهنمای کاروان گفتند: ما را به کربلا ببر. بنابراین آن‌ها به محل شهادت امام حسین(ع) آمدند. سپس در آنجا به اقامه عزا و گریه و زاری برای اباعبدالله پرداختند ...»[6]

 

  ابن نما حلی نیز روز اربعین را روز بازگشت اسرا از شام به کربلا و ملاقات آن‌ها با جابر و عده‌ای از بنی هاشم ذکر کرده است.[7] میرزا حسین نوری پس از از نقل قول سید بن طاوس به نقد آن پرداخته است.[8]

  رسول جعفریان می‌نویسد:

«شیخ مفید در ارشاد، ابومخنّف در مقتل الحسین، بلاذری در انساب الاشراف، دینوری در اخبار الطوال و أبن سعد در الطبقات الکبری، اشاره‌ای به بازگشت اسرا به کربلا نکرده‌اند».[9]

 

  شیخ عباس قمی هم داستان آمدن اسرای کربلا را در اربعین از شام به کربلا بسیار بعید می‌داند.[10]

  محمدابراهیم آیتی[11] و شهید مطهری (ره) نیز آمدن اسرای کربلا را در روز اربعین به کربلا، انکار کرده‌اند. شهید مطهری می‌نویسد:

«جز در کتاب لهوف که آن هم نویسنده‌اش در کتاب‌های دیگرش آن را تکذیب کرده و لااقل تأکید نکرده، در هیچ کتاب دیگری چنین چیزی نیست و هیچ دلیل عقلی هم این را تأیید نمی‌کند».[12]

 

  امّا در خصوص ورود جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین سال 61 هجری به کربلا، به نظر می‌رسد بین منابع تاریخی چندان اختلافی نباشد. شیخ طوسی می‌نویسد:

«روز اربعین روزی است که جابر بن عبدالله انصاری صحابی رسول خدا(ص) از مدینه برای زیارت قبر امام حسین(ع) به کربلا آمد و او اولین زائری بود که قبر شریف آن حضرت را زیارت کرد».[13]

 

  مرحوم آیتی می‌نویسد:

«جابر بیستم ماه صفر، درست چهل روز بعد از شهادت امام وارد کربلا شد و سنت زیارت اربعین امام به دست او تأسیس گردید».[14]

 

  فردی که به همراه جابر در این روز به کربلا آمده «عطیه بن سعد بن جناده عوفی کوفی» است. آیتی، در خصوصی شخصیت وی می‌نویسد:

«بسیار شده است که از روی نادانی و بی‌اطلاعی وی را غلام جابر گفته‌اند، در حالی که او یکی از بزرگترین دانشمندان و مفسران اسلامی است. وی از بزرگان تابعین و از شاگردان عبدالله بن عباس می‌باشد. و تفسیری در پنج مجلّد بر قرآن مجید نوشته و از راویان حدیث محسوب می‌شود».[15]

 

  در کتاب بشادة المصطفی آمده است:

عطیه عوفی می‌گوید، به همراه جابر بن عبدالله انصاری به منظور زیارت قبر امام حسین(ع) وارد کربلا شدیم. جابر نزدیک شریعه فرات رفت. غسل کرد و لباس‌های نیکو پوشید ... سپس به طرف قبر مطهر حرکت کردیم. جابر هیچ قدمی را بر نمی‌داشت، الا اینکه ذکر خدا می‌گفت. تا به نزدیک قبر رسیدیم. سپس به من گفت مرا به قبر برسان.[16]

  من دست او را روی قبر گذاشتم. جابر روی قبر افتاد و غش کرد. سپس من مقداری آب روی صورتش پاشیدم وقتی به هوش آمد سه بار گفت: یا حسین. سپس گفت: ای حسین چرا جواب مرا نمی‌دهی؟! سپس به خودش گفت: چگونه می‌توانی جواب دهی در حالی که رگ های گلوی تو را بریده‌اند و بین سر و بدنت جدایی افتاده است. شهادت می‌دهم که تو فرزند خاتم النبین و سید المؤمنین ... و پنجمین فرد از " اصحاب کساء " هستی ...درود و سلام و رضوان الهی بر تو باد. سپس به اطراف قبر امام حسین(ع) حرکت کرد و گفت: السلام علیکم ایتها الارواح التی حلت بفناء الحسین ... اشهد انکم اقمتم الصلاة و آتیتم الزکاة و امرتم بالمعروف و نهیتم عن المنکر...»[17]

  به نظر می‌رسد روز اربعین روزی است که اهل بیت امام حسین(ع) از شام به قصد مدینه حرکت کرده‌اند. به جز «لهوف»[18] که جریان ورود اهل بیت امام حسین(ع) را در این روز به کربلا نقل کرده، و البته در کتاب‌های دیگرش هم آن را تائید نکرده است، در منابع دست اول مطلبی در خصوص ورود اسرای کربلا در روز اربعین به کربلا وجود ندارد.

 

 منابع


____________________________________________________________________________

[1]- محمد بن محمد بن نعمان، المزار، قم، مدرسه الامام الهادی، چاپ اول،ص 53.

[2]- محمد بن محمد بن نعمان، مسار الشیعه، بیروت، دارالمفید، 1414، چاپ دوم، ص 46.

[3]- شیخ طوسی، محمد بن حسن؛ مصباح المتهجد، بیروت، مؤسسه الشیعه، چاپ اول، 1411، ص 787.

[4]- ابن اعلم کوفی، احمد؛ ترجمه محمد بن محمد بن مستوفی هروی، تهران، انتشارات آموزش و انقلاب اسلامی، 1372، ص 916.

[5]- النوری، المیرزا؛ لولو و مرجان، تهران، فراهانی، 1364، ص 154.

[6]- حسنی، سید ابن طاووس، اللهوف فی قتلی الطوف، بیجا، مهر، 1417ه.ق، ص114

[7]- حلی، ابن نما؛ مثیر الاحزان، نجف، الحیدریه، 1369ه.ق، ص86.

[8]- نوری، المیرزا؛ پیشین، ص 152.

[9]- جعفریان، رسول؛ نأملی در نهضت عاشورا، قم، نشر مورخ، 1386ش، ص 216.

[10]- قمی، شیخ عباس؛ منتهی الامال، بی‌جا، مطبوعاتی حسینی، 1370، ج1، ص 525.

[11]- آیتی، محمد ابراهیم؛ بررسی تاریخ عاشورا، تهران، صدوق، 1372ه.ش، هشتم، ص139.

[12]- مطهری، مرتضی؛ حماسه حسینی، تهران، صدرا، 1373، چاپ بیست و یکم، ج1، ص 30.

[13]- طوسی، محمد بن حسن؛ پیشین، ص 787.

[14]- آیتی، محمدابراهیم، پیشین، ص 231-230.

[15]- همان، ص 232-231.

[16]- برخی نقل کرده‌اند که جابر در این زمان تقریباً نابینا بوده است.

[17]- طبری، محمد بن علی؛ بشارة المصطفی، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، 1420، چاپ اول، ص 126.

[18]- به این نکته نیز باید توجه داشت که لهوف از منابع دست اول نیست این کتاب در قرن هفتم هجری نوشته شده است.

منبع : سایت پژوهه به نشانی : http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=31331

از عاشورا تا اربعین

اولین زائر

از عطیه روایت شده که در روز اربعین، با جابر بن عبداللّه‏ انصاری به زیارت قبر امام حسین علیه‏السلام رفتیم. وقتی به کربلا رسیدیم، جابر غسل کرده و بر سر قبر حضرت رفت و گفت: «دست مرا بر قبر گذار.» چون دستش به قبر رسید بی‏هوش شد و وقتی به هوش آمد سه بار گفت: یا حسین، سپس گفت: «آیا دوست، جواب دوست را نمی‏دهد؟ چگونه جواب می‏دهی در حالی که سرت را از بدن جدا کرده‏اند.» و گفت: «سوگند به خدا که ما نیز در آن جا حضور داشتیم.» من گفتم: چگونه؟ در حالی که شمشیری نزدیم، و این گروه مابین سرو بدن‏شان جدایی افتاده و اولادشان اسیر شده و [ما...]، جابر گفت: «از رسول خدا شنیدم که هر که گروهی را دوست دارد، با آنان محشور می‏شود و هر که عمل مردمی را دوست داشته باشد، در عمل ایشان شریک شود. همانا دوست ایشان به بهشت بازگشت نماید و دشمن ایشان به دوزخ بازگردد.

 دیدار اهل‏بیت از شهدای کربلا در روز اربعین

سیدبن طاووس در کتاب مقتل خود به نام لهوف آورده است: زمانی که اهل‏بیت حضرت سیدالشهداء علیهم‏السلام از شام به مدینه برمی‏گشتند در عراق از کاروان دار خواستند که آن‏ها را از راه کربلا ببرد. چون به بر تربت پاک امام حسین علیه‏السلام رسیدند، جابر بن عبداللّه‏ را با گروهی از طایفه بنی‏هاشم و مردانی از آل پیغمبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله دیدند که به زیارت حضرت آمده‏اند. آنان شروع به عزاداری و نوحه سرایی کردند، زنان قبائل عرب نیز که در آن اطراف بودند جمع شده و عزاداری کردند. کاروانیان سپس از آن‏جا به سوی مدینه کوچ کردند.

 اسارت زن مسلمان

از مظلومیت‏هایی که حکایت از نقض آشکار قوانینی است که اسلام به آنها سفارش کرده، اسیر گرفتن زن مسلمان است. در حادثه کربلا پس از پایان نبرد، اهل بیت امام حسین را اسیر کرده و شهر به شهر گرداندند و در کوفه و شام به نمایش گذاشتند. اسیر گرفتن زن مسلمان از نظر اسلام مردود است چنان که علی علیه‏السلام در جنگ جمل اسیر کردن را روا نشمرد و عایشه را به همراه عده‏ای زن به شهر خودش بازگرداند؛ اما متجاوزان اموی فرزندان پیامبر را مثل اسیران کافر، از کوفه به شام فرستادند و چهره زنان اسیر را بر اهالی شهرها نمودند و درنهایت سنگ‏دلی با آنان رفتار کردند. چنان که حضرت زینب علیهاالسلام هنگام عبور از کنار اجساد شهدا (در اعتراض به اسارت اهل بیت) فرمود:ای محمّد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله این دختران تو هستند که به اسارت می‏روند.

از رسول خدا شنیدم که هر که گروهی را دوست دارد، با آنان محشور می‏شود

راز نهضت حسینی در سخنان مقام معظم رهبری

رهبر معظم انقلاب درباره اهداف قیام امام حسین علیه‏السلام فرموده‏اند: «قیام امام حسین علیه‏السلام ظاهرا قیام علیه حکومت فاسد یزید است، اما در باطن قیامی برای ارزش‏های اسلامی است برای این است که مردم را از جهالت و پستی نجات دهد؛ لذا هنگامی که از مدینه خارج می‏شوند در پیام خود به برادران محمّدبن حنیفه می‏فرمایند: من با تکبّر، با غرور از روی فخر فروشی و از روی میل به قدرت... قیام نکردم. می‏بینم که اوضاع در میان امت رسول اللّه‏ دگرگون شده و حرکت به سوی انحطاط است و برای مقابله با آن قیام کردم. برای ایجاد حکومت حق قیام کردم؛ لذا در رفتار امام حسین علیه‏السلام از همان ابتدا که از مدینه حرکت کردند تا وقتی در کربلا به شهادت رسیدند همان معنویت و عزت و سرفرازی و در عین حال عبودیت و تسلیم مطلق در مقابل خدا محسوس است.

 اهل بیت، بهترین مبلغان عاشورا

بی‏تردید، اهل بیت امام حسین علیه‏السلام بهترین مبلغان عاشورا بودند آنان در کربلا حضور داشتند تا پیام عاشورا را به گوش جهانیان برسانند.اگر آن حضرت، غیر از اهل‏بیت، افرادی دیگر را به عنوان مبلغ قرار می‏دادند، یقینا آنان نیز مثل دیگر یاران آن حضرت به شهادت می‏رسیدند؛ زیرا موقعیت به گونه‏ای بود که به چنین افرادی پس از شهادت امام حسین علیه‏السلام و یارانش و اسارات اهل بیت، اجازه و امکان تبلیغ نمی‏دادند. همچنین هیچ مبلغی قادر نبود همانند اهل بیت به خصوص امام سجاد علیه‏السلام و زینب کبری علیهاالسلام با کلام آتشین و خطبه‏های گویا، مردم را تحت تأثیر قرار دهد.

تبلیغات اهل بیت در کوفه

دشمن، پس از شهادت امام حسین علیه‏السلام ، اهل‏بیت را به همراه سرهای شهدا به کوفه برد. حضرت زینب علیهاالسلام در سخنانی پرشور مردم کوفه را به سختی سرزنش کرده، و امام حسین و یارانش را معرفی کردند؛ چون در اثر تبلیغات گسترده یزدیان، عده زیادی نمی‏دانستند علل قیام امام چه بوده است. همچنین دشمن درصدد تحریف واقعیت‏های قیام حضرت بود. اما حضرت زینب با سخنان کوبنده، از این تحریفات جلوگیری کرد. چنان که وقتی اسیران را به کاخ ابن‏زیاد بردند او خطاب به حضرت زینب گفت: «آیا دیدی خدا با برادرت چه کرد؟» زینب علیهاالسلام پاسخ داد: من از خدا درباره برادرم جز خوبی ندیدم. آن‏ها به راهی رفتند که خدا می‏خواست. آنان با شهادت به افتخاری که خواستند رسیدند؛ اما تو پسر ابن زیاد! خود را آماده کن که خدا بین تو و آنان حکم خواهد کرد.

پیام‏آوران قیام کربلا

هر قیام و نهضتی از دو بخش مبارزات و قیام مسلحانه یا غیرمسلحانه و از بخش رساندن پیام آن انقلاب و بیان آرمان‏ها و اهداف تشکیل می‏شود. در بررسی قیام امام حسین علیه‏السلام این دو بخش کاملاً محسوس است، روز عاشورا مظهرِ، بخش خون و شهادت و ایثار بود و بخش دیگر آن بعد از عاشورا و پرچمدار آن امام سجاد علیه‏السلام و زینب علیهاالسلام بودند که پیام انقلاب و شهادت سرخ آن حضرت را به اطلاع مردم رساندند. بی‏شک اگر بازماندگان حضرت نبودند دشمنان اسلام با تبلیغات گسترده خود قیام آن حضرت را در طول تاریخ لوث می‏کردند. بازماندگان حضرت سیدالشهداء در دروان اسارت با افشاگری‏های آگاهانه اجازه چنین تحریف و خیانتی را به دشمنان امام حسین علیه‏السلام ندادند.

جنگ تبلیغاتی

بعد از واقعه عاشورا بازماندگان خاندان پیامبر از فرصت دیدار با مردم که به دلیل اسارت و از این شهر به آن شهر رفتن به دست آوردند، به بهترین وجه بهره برداری کردند. آن‏ها با استفاده از این فرصت، حقیقت قیام امام حسین علیه‏السلام را به تصویر کشیدند و جنایت‏های عمال اموی را برملا کردند. اسرا به ویژه حضرت زینب علیهاالسلام و امام سجاد علیه‏السلام اولین تعقیب کننده راه و هدف حسین علیه‏السلام و فرمانده جنگ سرد و تبلیغاتی برضد حکومت اموی بودند. در پرتو همین افشاگری‏ها بود که انقلاب حسینی در دل همه مردم شکوفا شد و موج تنفر از حکومت اموی به وجود آمد تا جایی که بستگان یزید هم به لرزه و گریه افتادند، و همان یزدی که با دیدن اسرا خرسندی می‏کرد ناچار شد برای انحراف افکار عمومی ابن زیاد را مقصر قلمداد کند.

قیام امام حسین علیه‏السلام ظاهرا قیام علیه حکومت فاسد یزید است، اما در باطن قیامی برای ارزش‏های اسلامی است

توقف در کربلا

یزیدیان در هنگام حرکت به سوی کوفه به اهل بیت امام حسین علیه‏السلام اجازه عزاداری نداده بودند؛ از این رو خاندان داغدیده رسالت، پس از ورود به کربلا برای شهیدان خود به عزاداری پرداختند. سیدبن طاووس در کتاب مقتل خود به نام لهوف می‏گوید: «کاروانیان مجلس عزا به پا داشتند و تا سه روز بدین منوال سپری شد.»

حرکت از کربلا

وقتی کاروان شام به کربلا رسید، اهل بیت امام حسین علیه‏السلام به گونه‏ای جانسوز به عزداری پرداختند، امام سجاد علیه‏السلام وقتی که اوضاع را چنین دیدند، دانستند که اگر زنان و کودکان در کنار این قبور مطهر بمانند، خود را در اثر شیون و زاری هلاک می‏کنند؛ از این رو فرمان دادند تا بار شتران را ببندند و از کربلا به سوی مدینه حرکت کنند. چون بارها را بستند و آماده حرکت شدند، حضرت سکینه اهل حرم را برای وداع، با ناله و فریاد به سوی مزار مقدس امام حرکت داد و همگی در اطراف قبر مقدس گرد آمدند. سکینه قبر پدر را در آغوش گرفت و به شدت گریست و این ابیات را زمزمه کرد: «ای کربلا! بدنی را در تو به امانت گذاشتیم که بدون غسل و کفن مدفون شد.ای کربلا، کسی را به نزد تو یادگار نهادیم، که روح احمد و وصی اوست...».

رسیدن کاروان اهل بیت به مدینه

کاروان اهل بیت به سوی مدینه رهسپار شد. «بَشیر» که آنان را همراهی می‏کرد می‏گوید: به آرامی رفتیم تا به شهر مدینه نزدیک شدیم. امام سجاد علیه‏السلام مرا طلبیده و فرموند: خداوند پدرت را رحمت کند که شاعر نیکویی بود آیا تو نیز شعر می‏گویی؟ گفتم: آری، پس فرمود به مدینه برو و خبر شهادت ابی عبداللّه‏ را به مردم ابلاغ کن. بشیر می‏گوید: وقتی خبر شهادت امام حسین علیه‏السلام را به مردم مدینه رساندم، مردمان مدینه از خانه خود بیرون آمده و شروع به گریه و زاری کردند. من همانند آن روز را به یاد ندارم که مردم همه یک دل و یک زبان گریه کنند و تلخ‏تر از آن روز را بر مسلمانان ندیدم.

فرستاده پادشاده روم در مجلس یزید

از امام زین العابدین علیه‏السلام روایت شده که چون سر مبارک امام حسین علیه‏السلام را برای یزید آوردند، سر مقدس را مقابل خود قرار داده و می‏خواری می‏کرد. یک روز فرستاده پادشاه روم که از اشراف بود در مجلس حضور داشت و از یزید پرسید که این سر کیست؟ یزید گفت: «این سر حسین بن علی، فرزند فاطمه، دختر رسول خداست.» فرستاده روم وقتی چنین شنید گفت: «تف بر تو باد. پدر من با واسطه‏های بسیار از نواده‏های حضرت داوود است؛ با این حال، مسیحیان مرا به این دلیل بزرگ می‏شمارند واز خاک پایم تبرک می‏برند، و شما پسر دختر پیامبر خود را می‏کشید؟! این چه دین داری است؟» یزید وقتی اعتراض سفیر روم را شنید، گفت: «این نصرانی را بکشید تا مرا در کشور خود رسوا نکند.» چون نصرانی چنین فهمید گفت: «دیشب رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله را در خواب دیدم که به من فرمودند: تو اهل بهشتی.» و سپس شهادتین گفت و سر حسین علیه‏السلام را به سینه چسبانید و بوسید تا کشته شد.

اهداف یزید از اسارات و به آتش کشیدن خیام اهل بیت

سیاست حکومت‏های ظالم آن است که برای جلوگیری از نهضت‏های احتمالی بعدی، از هر وسیله‏ای استفاده کنند. حکومت یزید نیز پس از فاجعه عاشورا، برای ایجاد ترس و وحشت بین مردم، اهل بیت را با وضعی دلخراش اسیر کرد و در دو شهر مهم کوفه و شام گرداند. شبیه این کار غیر انسانی را عبیداللّه‏ بن زیاد در شهادت مسلم بن عقیل و هانی بن عروه انجام داده بود. او بدن‏های پاک این دو را پس از شهادت در کوچه‏ها و خیابان‏های کوفه گرداند. هم چنان که سر مبارک اما حسین و دیگر شهیدان کربلا را بر بالای نیزه کرد و به تماشای مردم گذاشت.

تأثیر تبلیغ اهل‏بیت در داخل کاخ یزید

زنان اهل بیت، در کاخ یزید تبلیغات گسترده‏ای انجام دادند. طبری در کتاب تاریخ خود می‏نویسد: زنان اهل بیت از منزل یزید خارج نشدند، مگر آن که دیگر زنان برای سوگواری به منزل او رفتند، و هیچ زنی از آل ابی‏سفیان باقی نماند مگر آن که به نزد آنان آمد و در آن جا اقامه عزا کرد. عزاداری اهل‏بیت در کاخ یزید و دارالاماره، چنان تأثیر گذاشت که مردم تصمیم گرفتند به خانه یزید ریخته و او را بکشند.

از بین بردن ابهت پوشالی یزدیان

سیاست رعب و وحشت یزیدیان، با افشاگری‏های اهل بیت با شکت روبه رو شد. اهل‏بیت امام حسین علیه‏السلام با وجود تحمل سخت‏ترین مشکلات، در مقابل دشمنان تسلیم نشدند؛ بلکه با خطبه‏ها و سخنرانی‏های کوبنده علاوه بررسوا کردن حکومت یزید به توده ناآگاه مردم درس آزادی و آزادگی دادند و بدین گونه، نهضت‏های دیگری چون قیام توابین شکل گرفت. و شعار نهضت امام حسین علیه‏السلام در فضای تمامی شهرها طنین افکند.

قیام عاشورا در کلام امام خمینی

امام خمینی( رحمه‏الله ) درباره انگیزه الهی قیام امام حسین علیه‏السلام می‏فرمایند: «شما ملاحظه کنید که بهترین خلق اللّه‏ در عصر خودش حضرت سیدالشهداء و جوانان بنی‏هاشم و اصحاب او شهید شدند. لکن وقتی در آن مجلس پلید یزید صحبت می‏شود حضرت زینب قسم می‏خورد که آن‏چه در کربلا دیدم جز پیشامدی زیبا نبود. شهادت یک انسان کامل در نظر اولیاء خدا جمیل است نه برای این که جنگ کرده و کشته شده، برای این که جنگ برای خدا بوده است.»

گریه‏های امام سجاد علیه‏السلام

امام سجاد علیه‏السلام پس از واقعه کربلا تا آخر عمر، پیوسته اندوهناک و گریان بود. سیدبن طاووس در کتاب مقتل خود به نام لهوف از امام صادق روایت کرده که امام زین العابدین علیه‏السلام حدود چهل سال بر پدر بزرگوارش گریست در حالی که روزها را روزه می‏گرفت و شب‏ها را به عبادت می‏پرداخت. هنگام افطار وقتی غلام آن حضرت برایش غذا می‏آرود. امام می‏فرمود: پسر پیامبر را با شکم گرسنه و لب تشنه شهید کردند. و وقتی غلام می‏گفت: مولای من، آیا وقت آن نرسیده که اندوهتان تمام شود و گریه‏هایتان پایان پذیرد؟ حضرت می‏فرمود: «وای بر تو! یعقوب 12 پسر داشت خدا یکی را پنهان کرد، موی سرش سفید شد، کمرش خمیده و دیدگانش به سبب گریه، بینایی خود را از دست داد؛ در حالی که می‏دانست او زنده است اما من، پدر و عزیزانم را دیدم که به خون آغشته بر زمین افتاده بودند. چگونه اندوهم پایان یابد و گریه‏ام بکاهد.»

امام حسین و جوانان بنی‏هاشم بهترین مردان زمانه خود بودند که شهید شدند

ورود اهل بیت به مسجد رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله

اهل بیت، پس از یک سفر طولانی و پرماجرا هنگام ورود به مدینه، به کنار قبر رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله رفتند، آنان در کنار مرقد پیامبر، گفت و گوها و درد دل‏های بسیار داشتند؛ اما تاریخ از بیان همه آن‏ها سکوت کرده و تنها گفته است: زینب علیهاالسلام دست‏ها را به دو طرف درب و سر را داخل مسجد قرار داد و گفت: یا جدّاه، خبر قتل برادرم حسین علیه‏السلام را آورده‏ام. سکینه، با صدای بلند فریاد کشید: ای جد گرامی از آن چه بر سر ما گذشته است پیش تو شکایت آورده‏ام به خدا قسم، سنگ دل‏تر از یزید ندیدم و کافر و مشرکی بدتر از او سراغ ندارم. با چوب خیزران بر لب و دندان پدرم حسین علیه‏السلام ـ (همان جایی که شما می‏بوسیدید ـ) می‏زد و می‏گفت: حسین چوب‏ها را چگونه می‏بینی؟

یزید از خدمات ابن زیاد تقدیر می‏کند

برخلاف آن چه برخی از مورخان گفته‏اند، یزید نه تنها از کرده خود پشیمان نشد بلکه از ابن زیاد به دلیل جنایاتی که مرتکب شده بود، تقدیر و تشکر کرد. یزید طی نامه‏ای به ابن زیاد نوشت: «تو بالا رفتی و از ابر گذشتی و مراحل پس از ابر را پشت سرگذاشته و دیگر جایی برای بالا رفتنت نمانده، مگر آن که بر بالای خورشید بنشینی. همین که نامه ما را دیدی، برای دریافت جایزه به شام حرکت کن.» ابن زیاد با عده‏ای از استانداران به شام رفت، یزید از او استقبال کرد، او را در آغوش کشید، پیشانیش را بوسید و از کشتن امام حسین به جهاد تعبیر کرد. یزید به ابن زیاد و عمر سعد هر کدام یک میلیون درهم جایزه داد. همچنین مالیات عراق را نیز به ابن زیاد بخشید.

نتایج قیام عاشورا

نهضت امام حسین علیه‏السلام آثار و نتایج بزرگی در جامعه اسلامی بر جای گذاشت که از جمله، رسوا ساختن هیأت حاکمه وقت بود؛ چون بنی‏امیه به حکومت خود رنگ دینی می‏داد و در جهت تثبیت موقعیت خود در جامعه می‏کوشید. ولی قیام و شهادت امام حسین بزرگ‏ترین ضربه بر پیکر این حکومت ناپاک وارد آورد. از آثار دیگر نهضت امام حسین علیه‏السلام احیاء سنت شهادت بود. پس از درگذشت پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در اثر انحراف حکومت اسلامی از مسیر خود، مسلمانان کم‏کم روحیه سلحشوری را از دست دادند و به رفاه خو گرفتند؛ ولی قیام امام حسین این وضع را دگرگون ساخت و سنت شهادت را در جامعه اسلامی زنده کرد. همچنین قیام حضرت، سرچشمه نهضت‏ها و قیام‏های دیگری چون نهضت توابین، قیام مختار و... شد.

بازگشت به مدینه 

مدینه  کاروانــــی  سوی  تو  با شیون  آوردم

                ره آوردم بود اشکی که، دامن دامن آوردم

مدیـنه دربه رویم وامکن چون یک جهان ماتم

              نـیاوردارمغان بـا خود کسی، تـنهامن آوردم

مدیـنه یک گـلـسـتان گل اگر در کربــلا بـــردم

             ولی اکنون گلاب حسـرت ازآن گـلشـن آوردم

اسـیرم کرداگردشمن به جان دوسـت خرسـندم

             به پایان خدمت خود را به نحواحـسـن آوردم

مدینه  یوسف  آل علــــی را بردم  و اکنـــــون

             اگـــــر او را نیاوردم از او پیـــــراهن آوردم

مدینه گر به سـویت زنده برگشـتم مکن مَـنعَمْ

          که من این نیمه جان راهم به صدجان کندن آوردم

مدینه این اسـیری‏ها نشـد ســدّ رهــم بنگـــر 

               چها با خطبه‏های خود به روز دشـمـن آوردم

 زهرا نجارزادگان


منبع : سایت تبیان به نشانی : http://www.tebyan.net/Religion_Thoughts/Articles/TheInfallibles/ImamHossein/2009/2/15/85651.html

دیدگاه علما در باب اربعین

علمای اعلام اتفاق دارند که اربعین، روز بیستم ماه صفر است؛ و زیارت اربعین هم که مأثور وارد شده و مثاب است، همان زیارت بیستم ماه صفر است.

شیخ طوسی ابوجعفر محمد بن حسن متوفی 460 در کتاب «التهذیب» صفحه‏ی 17 جلد 2 باب فضل زیارت الحسین «علیه‏السلام» می‏نویسد:

اخبار وارده در زیارت مقید به اوقات خاصه است که از آن جمله روز عاشورا و روز بیستم ماه صفر است.

طبق روایت جابر بن عبدالله انصاری به عنوان اولین زائردر «مصباح المتهجد» صفحه‏ی 551 در استحباب زیارت حسین روز اربعین که بیستم ماه صفر است می‏نویسد: روزی است که جابر در این روز به زیارت آمد.

و سید ابن‏طاووس در «اقبال» و علامه‏ی حلی در «المنتهی» و علامه‏ی مجلسی در مزار بحار و شیخ یوسف بحرانی در «حدائق» و حاجی نوری در «تحیة الزائر» و شیخ عباس قمی در «مفاتیح»، همه از شیخ طوسی نقل کرده‏اند.

فقط شیخ بهائی در «توضیح المقاصد» می‏نویسد:

اربعین حسین 19 ماه صفر می‏شود، و این نظریه روی حساب دهم محرم است که جزو عشره‏ی اول می‏شود، و باید چهلم جزو عشره‏ی دوم 19 باشد، و این رأی اولا" خلاف متعارف است، ثانیا ربطی به ثواب و زیارت مأثوره ندارد، چه همه ساله که اختلاف حسابی در تمام و ناقص بودن نیست که بگوئیم اگر ماه محرم 29 روز بوده، اربعین نوزده می‏شود، و چهلم را از روز 11 محرم می‏شمارند، چنانچه مجلسی از کفعمی در وجه تسمیه‏ی زیارت اربعین در حدیث حضرت عسکری «علیه‏السلام» می‏نویسد: اربعین روز بیستم ماه صفر است که چهل روز پس از عاشورا می‏باشد، یعنی چهلم شهادت حسین «علیه‏السلام» است، و این همان روزی است که جابر بن عبدالله انصاری برای زیارت قبر سیدالشهداء آمد و حدیث نبوی را روایت کرد، و اول زائر قبر حسین در اولین اربعین بوده است.

منبع : سایت تبیان به نشانی : http://www.tebyan.net/Religion_Thoughts/Articles/TheInfallibles/ImamHossein/2009/2/15/85715.html

مهم ترین دلیل بزرگداشت اربعین

مهم ترین دلیل بزرگداشت اربعین سیدالشهدا(علیه السلام) روایت مرسله ای از امام عسکری(علیه السلام)است که فرموده است: نشانه های مؤمن، پنج چیز است که یکی از آن ها زیارت اربعین است.3 افزون بر این، امام صادق(علیه السلام)زیارت اربعین را به صفوان بن مهران جمّال تعلیم داده است که در آن به بزرگداشت اربعین تصریح شده است.1

اما درباره منشأ اهمیت اربعین در منابع کهن شیعه، باید گفت که به این روز از دو جهت توجه شده است:

یکی از جهت بازگشت اسرا از شام به مدینه و دیگری به سبب زیارت قبر سیدالشهدا(علیه السلام) توسط جابر بن عبدالله انصاری، یکی از اصحاب برجسته رسول خدا(صلی الله علیه وآله) و امیرالمؤمنین(علیه السلام).

شیخ مفید، شیخ طوسی و علامة حلّی(قدس سره) در این باره می نویسند:

روز بیستم صفر روزی است که حرم امام حسین(علیه السلام) از شام به سوی مدینه بازگشتند. هم چنین در این روز، جابر بن عبدالله انصاری، صحابی رسول خدا(صلی الله علیه وآله) برای زیارت امام حسین(علیه السلام) از مدینه به کربلا آمد و او اولین کسی بود که قبر امام حسین(علیه السلام) را زیارت کرد.2

------------------------------------------------------------------------------------------------------

1. شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص 788- 789; همو، تهذیب الاحکام، ج6، ص 113- 114; سید ابن طاووس، همان، ج3، ص 101- 103; مجلسی، بحار الانوار، ج 98، ص 331 -332.

2. شیخ مفید، مسارّ الشیعة (چاپ شده در جلد 7 مؤلفات شیخ مفید)، ص 46; شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص 787; رضی الدین علی بن یوسف مطهر حلی، العدد القویه، ص 219.

 

محسن رنجبر

منبع : سایت تبیان به نشانی : http://www.tebyan.net/Religion_Thoughts/Articles/TheInfallibles/ImamHossein/2009/2/15/85716.html

 اهمیت اربعین

گرامی داشت اربعین، تعظیم شعایر دینی و رمز پویایی همیشگی نهضت پربار حسینی و اعلام پای‏بندی به مکتب سرخ عاشوراست. اگر پیشوایان معصوم ما به برگزاری مراسم عزاداری، نوحه خوانی و مرثیه‏سرایی تأکید بسیار داشته‏اند و اگر برای گریاندن و گریستن، زیارت کردن و نماز خواندن بر تربت امام حسین (ع) ثواب و فضیلت‏های فراوانی بیان کرده‏اند، به دلیل همین آثار بالنده معنوی و عاطفی است که در روح مسلمانان آزاده بر جای می‏گذارد.

 سرگذشت جاودانه

در آینه تاریخ، حوادثی دیده می‏شود که مثل یک حباب در خاطره‏ها می‏ترکد و گرد و غبار فراموشی می‏پذیرد و به کلی از صفحه یادها محو می‏شود. اما حوادثی نیز هست که همانند موج، دامنه می‏گیرد، گسترده می‏شود و کران تاکران را در می‏نوردد. چنین حادثه‏هایی، جاوید و بی‏مرگ است و هیچ سدّ و پرده‏ای را توان پوشاندن آنها نیست. یکی از این سرگذشت‏های جاودانه، یاد بزرگ سردار دشت کربلا، حضرت حسین بن علی علیه‏السلام است که با هر اربعین، حرمتی فزون‏تر می‏یابد؛ زیرا گرامی داشت چهلمین روز شهادت آن پرچمدار بزرگ اسلام، زنده نگه داشتن یاد و خاطره او و پاسداری از ارزش‏های معنوی است. حتی در نخستین اربعین عاشورای حسینی نیز، جابر بن عبداللّه‏ انصاری و عطیه عوفی، به زیارت تربت پاک سیدالشهداء رفتند و در سوگ آن عزیز گریستند و به عزاداری پرداختند. از آن پس، در این روز، مراسم با شکوهی در کشورهای مختلف برگزار می‏شود تا شور و حماسه دیگری در تداوم عاشورا پدید آید.

 تأکید بر زیارت امام حسین علیه‏السلام

از مقدس‏ترین و با فضیلت‏ترین عبادت‏هایی که در فرهنگ روایی اسلام به آن سفارش شده، زیارت اولیای الهی و امامان معصوم علیهم‏السلام است و در میان آن بزرگواران، زیارت امام حسین علیه‏السلام اهمیت ویژه‏ای دارد، به گونه‏ای که برای زیارت هیچ یک از معصومان، این اندازه سفارش نشده است. امام صادق علیه‏السلام به ابن بُکَیر که از ترس در راه زیارت امام حسین علیه‏السلام سخن می‏گفت، فرمود: «آیا دوست نداری که خداوند تو را در راه ما ترسان ببیند؟» از آن جا که خداوند قلب‏های مردم را در گرو عشق به امام حسین علیه‏السلام نهاد و عشق، عاشق را به سر منزل دوست می‏رساند، عاشقان حسین علیه‏السلام از نخستین اربعین، با وجود حاکمیت بیداد اموی و انواع فشارهای پنهان و آشکار، پای در راه زیارت حضرت ابی عبداللّه‏ نهادند و تا به امروز، زیارت امام حسین علیه‏السلام به عنوان یک آرزوی همیشگی برای هر مرد و زن مسلمان بوده است.

زائر امام حسین علیه‏السلام در فراز عرش، هم سخن آفریدگارش می‏شود

آثار و برکات زیارت امام حسین علیه‏السلام

در روایات اسلامی، برای زیارت قبر سیدالشهداء، آثار و برکات زیادی نقل شده است؛ زیارتی که در آن شناخت و تقرب وجود داشته باشد. از جمله علامه مجلسی رحمه‏الله در بحارالانوار، چنین آورده است:

1. خداوند خطاب به فرشتگان مقرّب نموده و می‏فرماید: «آیا زائران حسین را نمی‏بینید که چگونه با شور و شوق به زیارت او می‏شتابند؟»

2. «زائر امام حسین علیه‏السلام در فراز عرش، هم سخن آفریدگارش می‏شود».

3. «زائر امام حسین علیه‏السلام در بهشت به همسایگی پیامبر و خاندانش مفتخر و مهمان آنان می‏گردد».

4. «زائر امام حسین علیه‏السلام به مقام فرشتگان گرامیِ خدا ارتقاء می‏یابد».

 زیارت اربعین

از زیارت‏هایی که در روایات اسلامی به عنوان علامت ایمان شمرده شده، زیارت اربعین امام حسین علیه‏السلام است. امام حسن عسکری علیه‏السلام در این زمینه فرموده است: «پنج چیز علامت مؤمن است: 51 رکعت نماز در شبانه روز، زیارت اربعین، انگشتر در دست راست، بر خاک گذاشتن پیشانی و بلند گفتن بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم در نماز». زیارت نامه امام حسین علیه‏السلام در روز اربعین، از امام صادق علیه‏السلام و به وسیله صفوان جمّال نقل شده است. صفوان، ساکن کوفه و از راویان مورد اعتماد به شمار می‏رود. او فردی پرهیزکار بود که افتخار شاگردی امام کاظم علیه‏السلام را هم داشته است.

 عطیه و زیارت مرقد امام حسین علیه‏السلام در اربعین

اربعین و زیارت امام حسین علیه‏السلام با نام دو تن عجین است. یکی از این دو تن «عطیة بن عوف کوفی» است که در نخستین اربعین سیدالشهداء، به کربلا رفت و مرقد پاک آن حضرت را زیارت نمود. عطیه، اهل کوفه بود و در زمان خلافت امیرمؤمنان علی علیه‏السلام دیده به جهان گشود. از او نقل شده است: وقتی از مادر متولد شدم، پدرم مرا به کوفه نزد علی علیه‏السلام برد و عرض کرد: این پسر به تازگی از مادر متولد شده، او را چه بنامم؟ امام فرموده بود: «هذا عَطیّة اللّه‏؛ این هدیه‏ای الهی است.» به همین مناسبت، مرا عطیه نامیدند. عطیه با «محمدبن اشعث» بر ضد «حجاج بن یوسف ثقفی» حاکم ظالم مدینه قیام کرد، ولی پس از شکست محمدبن اشعث، راهی فارس شد. وی از مردان مورد اعتماد است که شیعه و سنی از او روایت نقل کرده‏اند. عطیه هم‏چنین خطبه حضرت زهرا علیهاالسلام را در مورد غصب فدک از عبداللّه‏ بن حسن شنیده و آن را نقل کرده است.

 جابربن عبداللّه‏ انصاری و زیارت اربعین

آن زمان که سر پاک امام حسین علیه‏السلام بر نیزه رفت و اهل بیت او به اسارت برده شدند، عشق حضور در کربلا و زیارت مرقد مطهر امام حسین علیه‏السلام برای عاشقانش، آرزویی دست نیافتنی به نظر می‏رسید؛ زیرا دستگاه ستم اموی، چنان پرده سیاه خود را برجهان اسلام گسترده بود که کسی باور نمی‏کرد بتوان این پرده نفاق را درید و خود را به زیارت سرور شهیدان عالم رساند. اما آتش محبت حسین علیه‏السلام چنان در قلب‏های مؤمنان فروزان بود که هیچ گاه نتوانستند آن را خاموش کنند. آری، همین محبت بود که انسان‏های دلباخته را به سوی کربلا کشاند و هنوز یک اربعین بیشتر از شهادت او نگذشته بود که عشق حسینی، پای جابربن عبداللّه‏ انصاری را برای رفتن استوار ساخته، شوق دیدارو زیارت امام حسین علیه‏السلام او را حرکت داد. جابر وقتی خود را به کنار فرات رسانید، در آن غسل کرد تا پاک و مطهر شود، آن گاه به سوی قبر مطهر اباعبداللّه‏ الحسین علیه‏السلام حرکت کرد. او وقتی دست خود را روی قبر شریف حضرت نهاد، فریادی زد و از هوش رفت. بعد از آن که به هوش آمد، سه بار گفت: یا حسین! و سپس شروع به خواندن زیارت کرد.

زائر امام حسین علیه‏السلام به مقام فرشتگان گرامیِ خدا ارتقاء می‏یابد

منبع : سایت تبیان به نشانی : http://www.tebyan.net/Religion_Thoughts/Articles/TheInfallibles/ImamHossein/2009/2/15/85622.html

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد